«دشت خاموش»؛ ارباب زورگو، رعیت ظلم‌پذیر | نیمرخ

«دشت خاموش»؛ ارباب زورگو، رعیت ظلم‌پذیر

lazy_placeholder.gifIMG_20200811_090453_851-300x208.jpg سینماسینما، زهرا مشتاق

اگر این فیلم را ندیده‌اید، این نوشته بخش‌هایی از داستان را لو می‌دهد

اگر می خواهید فیلمی متفاوت درباره مسائل کارگری ببینید، به تماشای دشت خاموش بنشینید. فیلمی درباره همه آدم هایی که می توان به سادگی حق آنها را خورد و هیچ سهمی در زندگی نصیب آنها نشود. آنها کارگرانی در حال کار در کوره پزخانه نایب هستند. آخرین کوره پز خانه باقی مانده. در دشتی خاموش که گویا خیلی وقت است که از مرگش می گذرد. کارگرانی بی عمل، با سفره هایی خالی با انبوهی از تقاضاهای ساده، حقوقی که هرگز برایشان لحاظ نمی شود. بدترین ویژگی آنها این است که روحیه مطالبه‌گری ندارند و حقوق خود را با صدای آهسته طلب می‌کنند. انگار که بخواهند از آخان صدقه دریافت کنند و از این بابت شرم دارند.
فیلم یک سکانس ترجیع بند گونه دارد که رفته رفته کارکرد آن مشخص می‌شود. وقتی در خانه ها یک به یک زده می شود و لطف الله می‌خواهد به دستور آخان همه جمع شوند، حتما خبری در راه است. آخان در حال سخنرانی است. از بدهی‌هایش. از اینکه دلش نمی‌خواسته آنجا را تعطیل کند و جاهایی میانه صحبت‌هایش، هر بار به بخش‌های جاری زندگی در کوره‌پز خانه نایب و آدم‌هایش می‌رسیم. خانواده کردها؛ کار می‌کنند تا دیه‌‌ پدرشان را که در آستانه اعدام است دربیاورند. بعد خانواده مشهدی عباد با زن و فقط یک دختر به نام گوهر که ابراهیم عاشقش است و ابراهیم هم با خانواده اش در یک اتاق دیگر زندگی می کند. آدم‌های تنها چند نفرند. سرور جوان که با پسر نه ده ساله اش محمدرضا زندگی می کند و لطف الله چهل ساله که هیچکسی را ندارد جز یک اسب که با آن برای کارگرها یخ می‌آورد و چشم گفتن بخش جدانشدنی وجود اوست.
سکانسی که آخان در حال صحبت برای جمع است چندبار دیگر و از چند زاویه تکرار می‌شود و در هر بار دیالوگ‌های تکمیلی‌تر، از کلیت اتفاق به آن افزوده می‌شود. کارگران باید جمع کنند بروند. هر جایی غیر از آنجا. و آنها فقط باید چشم بگویند. باید سرشان را بیندازند پایین و بعد از این همه سال با مشقت کارکردن هیچ خواسته‌ای و هیچ حق و حقوقی نخواهند. چون آخان بی‌پول است. چون آخان بدهی دارد. چون آخان ناچار شده آنجا را بفروشد. هشت نه ماه است که حقوق نگرفته‌اند. بعضی‌ها حتی از عید گذشته. به جهنم. مگر نمی‌فهمند دست و بال آخان خالی است، تنگ است. یک قلدر بزرگ بلعیده که فقط دستور می‌دهد. بدون هارت و پورت. در آرامش. او با خونسردی تمام کارگران خود را چپاول می کند چون خدای آنهاست. ارباب و کارفرما و کارگران همه رعیت او هستند. کارگران هستند که موظف به فهم مشکلات آخان هستند و آخان لزومی ندارد که سختی های کارگران را درک کند. او جایش راحت است. بر صندلی تکیه داده و سیگارش را می کشد و در حالیکه اصلا نشان داده نمی شود و کاملا زیرپوستی و غیر محسوس، مشغول جمع آوری اطلاعات درباره کارگرانش(شما بخوانید رعیت) است. کارگرانی که بدون دریافت هیچ مشتلقی همدیگر را لو می دهند. وجهی تلخ از جاسوس های حقیری که فکر می کنند این چنین خود را نزد ارباب قلدر بزرگ شیرین و نزدیک می کنند و آنها نمی دانند که هیچ کدام شان در نزد قلدر بزرگ محلی از اعراب ندارند و اصلا مساله او نیستند. و یک بند تکرارشونده؛ سرور هر پنج شنبه سر جاده سوار ماشین می شود و جمعه عصر برمی گردد. هیچ کس نمی داند سرور بی قوم و خویش کجا می رود و برای آنکه آخان نفهمد و حساب و کتابش به هم نخورد، لطف الله جای او آجر می زند. قلدر بزرگ در سکوت گوش می کند. کارگرها وقتی جاسوسی شان را تمام و کمال تعریف می کنند، باید زحمت را کم کنند و بروند حتی اگر چای‌شان نیمه کاره خورده شده باشد. آنها باید جمع کنند و بروند. چون حد و اندازه‌شان همین است.
ویژگی دیگر ارباب وعده دادن است. او همدلانه قول های دروغین می دهد و همه او را باور دارند. او در شهر آشناهای زیاد دارد و برای پدر رو به اعدام کردها حتما کاری می کند. او در شهر آشناهای زیاد دارد و حتما سر گوهر را گرم می کنند که از عشق ابراهیم خلاص شود. وعده وعده، ارباب، رعیتش را با همین فریب های دروغ پیش می برد. رعیت ناآگاهی که بیش از نان، نیازمند فهم و دانایی است. کارگر بی عمل که بی هیچ اعتراضی اثاثش را جمع می کند و می رود. با ماه ها مطالبات معوقه. نشانی ارباب را در شهر، لطف‌الله دارد. لطف‌الله که چهل سالش است و از وقتی چشم بازکرده آنجا بوده. هیچ کس نیست اعتراض کند که تا حقوقش را کامل نگرفته، از آنجا نمی رود. زبان های لو دهنده، اینجا لال می شود. بله قربان گویانی که جز اطاعت محض هیچ چیز دیگری نیاموخته اند. اگر برگردند و لطف‌الله نباشد، پولشان را از چه کسی باید بگیرند؟ اگر لطف‌الله و آخان گم و گور شوند، دستشان به کجا بند است؟ با کدام مدرک، به کدام نشانی. کارگران ابتر بی عمل می روند و سرور و بچه بی شناسنامه اش سوار ماشین آخان؛ چون سرور گناه داشته و ارباب محض رضای خدا برایش کاری پیدا کرده.
و بعد یک خود ویرانگری آغاز می شود. در ادامه یک زندگی برباد رفته. خشم و رنجی عمیق لطف‌الله را در مسیر مرگی سوزان قرار می دهد. او نماد تمام کارگرانی است که در سکوت و زیر چرخ های پرزور و کشنده بی عدالتی له و نابود می شوند و هرگز دیده و شنیده نمی شوند.

منبع: سینما سینما
آدرس کوتاه: http://www.rokh.in/news/93212
دیدگاه

آخرین خبرها
خبرهای پربازدید

احمد بهرامی
باران کوثری

«شهر خاموش» تصویری از ویرانگری قدرت زن است

ششمین رویداد اکرانِ ایوان، با نمایش فیلم سینمایی «شهر خاموش» به کارگردانی و نویسندگی احمد بهرامی، تهیه کنندگی رضا محقق و با بازی باران کوثری، علی باقری و بابک کریمی ...ادامه مطلب نوشته «شهر خاموش» تصویری از ویرانگری قدرت زن است اولین بار در بانی فیلم. پدیدار شد.

۱۴۰۲/۱۲/۱۴

احمد بهرامی
اصغر فرهادی

فروش فیلم‌های ایرانی در اکران فرانسه

بانی‌فیلم: از سال ۲۰۱۱ و از هنگامی که فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی در فرانسه با استقبال بیش از یک میلیون تماشاگر، تعجب همگان برانگیخت، نگاه تماشاگران ...ادامه مطلب

۱۴۰۲/۰۵/۱۲

احمد بهرامی

نمایش «دشت خاموش» در دو جشنواره جهانی

فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی در جشنواره فیلم‌های ایرانی در موزه هنرهای زیبای واشنگتن دی سی و جشنواره فیلم ترومسای نروژ نمایش داده می‌شود. به گزارش رسیده، ...ادامه مطلب

۱۴۰۰/۱۰/۲۲

احمد بهرامی

«دشت خاموش» در دو جشنواره نروژ و آمریکا

فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی در جشنواره فیلم‌های ایرانی در موزه هنرهای زیبای واشنگتن دی سی و جشنواره فیلم ترومسا ی نروژ نمایش داده می‌شود.

۱۴۰۰/۱۰/۲۲

احمد بهرامی

نمایش «دشت خاموش» در جشنواره فیلم جاده ابریشم چین

نمایش «دشت خاموش» در جشنواره فیلم جاده ابریشم چین

فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی در بخش پانورامای هشتمین دوره جشنواره فیلم جاده ابریشم اکران می‌شود. نوشته نمایش «دشت خاموش» در جشنواره فیلم جاده ابریشم چین اولین بار در سوره سینما پدیدار شد.

۱۴۰۰/۰۹/۱۶

احمد بهرامی

نمایش «دشت خاموش» در جشنواره «جاده ابریشم»

نمایش «دشت خاموش» در جشنواره «جاده ابریشم»

فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی در جدیدترین حضور بین المللی خود در بخش پانورامای هشتمین دوره جشنواره فیلم جاده ابریشم اکران می‌شود. به گزارش ایرنا، فیلم سینمایی ...ادامه مطلب

۱۴۰۰/۰۹/۱۶

احمد بهرامی

«دشت خاموش» به جشنواره «جاده ابریشم» دعوت شد

«دشت خاموش» به جشنواره «جاده ابریشم» دعوت شد

فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی در جدیدترین حضور بین المللی خود در بخش پانورامای هشتمین دوره جشنواره فیلم جاده ابریشم به نمایش گذاشته می‌شود. 

۱۴۰۰/۰۹/۱۶

احمد بهرامی

احمد بهرامی «شهر خاموش» را می‌سازد

احمد بهرامی «شهر خاموش» را می‌سازد

پروانه ساخت فیلم سینمایی «شهر خاموش» به نویسندگی و کارگردانی احمد بهرامی صادر شد. به گزارش سینماسینما به نقل از روابط عمومی فیلم، شورای جدید پروانه ساخت سازمان سینمایی، پروانه ساخت فیلم سینمایی «شهر خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی و تهیه‌کنندگی رضا محقق را صادر کرد. «شهر خاموش» فیلمنامه جدید...

۱۴۰۰/۰۹/۱۴

احمد بهرامی

«شهر خاموش» پروانه ساخت گرفت

«شهر خاموش» پروانه ساخت گرفت

پروانه ساخت فیلم سینمایی «شهر خاموش» به نویسندگی و کارگردانی احمد بهرامی صادر شد. به گزارش روابط عمومی فیلم، شورای جدید پروانه ساخت سازمان سینمایی، پروانه ساخت فیلم سینمایی «شهر ...ادامه مطلب

۱۴۰۰/۰۹/۱۴

احمد بهرامی

کارگردان «دشت خاموش»، «شهر خاموش» را می‌سازد

پروانه ساخت فیلم سینمایی «شهر خاموش» به نویسندگی و کارگردانی احمد بهرامی صادر شد.

۱۴۰۰/۰۹/۱۴

علی باقری

جایزه بهترین کارگردانی جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید

فیلم سینمایی «آه سرد» به کارگردانی ناهید صدیق موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی و ۲ جایزه دیگر از چهل و ششمین جشنواره فیلم مسکو شد. نوشته جایزه بهترین کارگردانی جشنواره مسکو به «آه سرد» رسید اولین بار در سوره سینما پدیدار شد.

۱۴۰۳/۰۲/۰۸

ستاره پسیانی
امیر جعفری

«برهوت» آماده نمایش شد/ رونمایی از نخستین تصویر فیلم

«برهوت» آماده نمایش شد/ رونمایی از نخستین تصویر فیلم

همزمان با آماده شدن فیلم سینمایی «برهوت»، از نخستین تصویر فیلم رونمایی شد. به گزارش سینماسینما، نخستین تصویر فیلم سینمایی «برهوت» به کارگردانی منصور وثوقی و تهیه‌کنندگی محمد کمالی‌پور رونمایی شد. امیر جعفری با معرفی نفس بازغی و ریما رامین‌فر، ستاره پسیانی، علی باقری، علیرضا استادی، نگار عابدی، کیمیا بابائیان،...

۱۴۰۲/۱۱/۲۷

احمد بهرامی
علی باقری

«دشت خاموش»، نشانگر تغییر سنت به مدرنیته!

سینماسینما، حسین سلطان محمدی اگر این فیلم را ندیده‌اید، این نوشته بخش‌هایی از داستان را لو می‌دهد فیلم های هنر و تجربه، همیشه آکنده از نشانه و نماد هستند که گاه به سادگی مورد مداقه و شناسایی هستند. اینکه از درون آن، بتوان هنری و تجربه ای را یافت، به...

۱۴۰۰/۰۹/۱۳

احمد بهرامی
علی باقری

«دشت خاموش» به دو جشنواره جهانی راه یافت

«دشت خاموش» به دو جشنواره جهانی راه یافت

فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی و تهیه‌کنندگی سعید بشیری به دو جشنواره بین‌المللی «افق‌های نو» لهستان و «ملبورن» استرالیا راه یافت. نوشته «دشت خاموش» به دو جشنواره جهانی راه یافت اولین بار در سوره سینما پدیدار شد.

۱۴۰۰/۰۵/۱۷

علی باقری

یک بازیگر : خجالت می‌کشم غر بزنم!

یک بازیگر : خجالت می‌کشم غر بزنم!

«راستش مردم آنقدر در تنگنا هستند که خجالت می‌کشم غر بزنم چون فکر می‌کنم اقشار دیگری هستند که بیشتر از ما بچه‌های تئاتر به حمایت نیاز دارند.»

۱۳۹۹/۱۲/۰۴

علی باقری
نرگس آبیار

رونمایی پوستر بین المللی فیلم «شبی که ماه کامل شد»

پوستر بین المللی فیلم «شبی که ماه کامل شد» ساخته نرگس آبیار با طرحی از علی باقری رونمایی شد.

۱۳۹۸/۰۵/۰۱

علی باقری
نرگس آبیار

پوستر بین‌المللی «شبی که ماه کامل شد» منتشر شد

سینماپرس: پوستر بین‌المللی فیلم «شبی که ماه کامل شد» ساخته نرگس آبیار با طرحی از علی باقری منتشر شد.

۱۳۹۸/۰۵/۰۱

آتیلا پسیانی
نگار جواهریان

«نام‌برده» روی‌ صحنه تماشاخانه ایرانشهر

«نام‌برده» روی‌ صحنه تماشاخانه ایرانشهر

«نام‌بُرده» کاری از علی‌اصغر دشتی با حضور آتیلا پسیانی، نگار جواهریان، پانته آ پناهی‌ها، علی باقری، اصغر پیران، ایلناز شعبانی و حمید حبیبی‌فر در تماشاخانه ایرانشهر به روی‌ صحنه می‌رود. به گزارش رسیده،«نام‌بُرده» کاری از گروه تئاتر دن کیشوت، به تهیه‌کنندگی موسسه هنری دی و سرمایه‌گذاری امیرحسین نفر از ٢۵...

۱۳۹۷/۰۷/۱۸

ستاره اسکندری

وقتی زن تبدیل به «ناموس» می‌شود/ نگاهی به فیلم «خورشید آن ماه»

سینماسینما، زهرا مشتاق ویژگی هایی هست که خورشید آن ماه را قابل تامل می سازد. مهمترین آن، نقد فرهنگی است که زنان را در برابر هم می شوراند و مردانی که می توانند تبدیل به خونریزانی متحرک شوند. گلوله هایی که می توانند هر کجا را به آتش بکشند. گویا،...

۱۴۰۲/۱۰/۱۰


سر در گریبان تفکر فرو برید/ درباره شکایت طلاب از بازیگران زن

سینماسینما، زهرا مشتاق به محض اینکه خبر شکایت طلاب را دیدم، به دوست نازنینی در قم که از استادان رشته حقوق در دانشگاه هستند، تلفن کردم تا راست و دروغ خبر را مطمئن شوم. خبر درست بود. اما ظاهرا معاون دادستان شکایت را نپذیرفته بودند. نگاه ایشان این بود که...

۱۴۰۰/۱۰/۰۳

امیر آقایی
طناز طباطبایی

«شنای پروانه»؛ تصویری روشن از لایه‌های تاریک اجتماع

سینماسینما، زهرا مشتاق از دیدن فیلم مهم شنای پروانه و درست بودن آن جا خوردم. از تسلط کارگردان به چنین محیط هایی و آدم هایی که در طبقه خاصی قرار می گیرند و تعریف کردنشان اگر آنطور که باید نباشد؛ کار تباه و زخمی می شود. نمونه های زیادی از...

۱۴۰۰/۱۰/۰۲


مفری برای گریز به جهان شادی/ نگاهی به نمایش «بانوی محبوب من»

سینماسینما، زهرا مشتاق خیلی اتفاقی از یک شبکه تلویزیونی در حال تماشای یک فیلم کلاسیک هستم. بانوی زیبای من My fair lady با بازی آدری هیپورن، محصول سال ۱۹۶۴ به کارگردانی جرج کیوکر. هنوز وسط های فیلم است. ولی باید بروم به دیدن نمایش «بانوی محبوب من» به کارگردانی گلاب...

۱۴۰۰/۰۹/۱۰


شورای پروانه نمایش؛ یک سد هفت نفره

سینماسینما، زهرا مشتاق اعضای شورای پروانه نمایش به پیشنهاد شخص محمد خزاعی رئیس سازمان سینمائی و توسط محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شدند. توجه به این فهرست هفت نفره کافی است که بدانیم سینما از این پس قرار است چه مسیری را طی کند و مهم...

۱۴۰۰/۰۸/۲۵


پرندگان ناچیز به جای عقاب نشسته‌اند

سینماسینما، زهرا مشتاق یکی از اهالی سینما در پستی اعلام کرده که اگر کسی بعد از سی سال کار زندگی آسوده ای نداشته باشد، مشکل از بی دست و پایی خودش است. ضمن احترام به نظر ایشان، باید گفت این نگاه در یک جامعه طبقاتی و پرشکاف معنایی ندارد. من...

۱۴۰۰/۰۸/۱۸


آیا عملکرد رئیس سازمان سینمایی یک دورخیز سیاسی است؟

آیا عملکرد رئیس سازمان سینمایی یک دورخیز سیاسی است؟

سینماسینما، زهرا مشتاق محمد خزاعی مدیر جنجال برانگیزی است. او در همین زمان کوتاه سه عملکرد قابل تامل داشته است. نخست انتخاب اعضای هیات امناء فارابی که با مخالفت جدی اغلب سینماگران رو به رو شد و البته از سوی شخص ایشان بدون پاسخ ماند. مشت نمونه خروار است. اگر...

۱۴۰۰/۰۸/۰۴


درباره سفرنامه روزنامه‌نگاری که داستان‌فروش نیست

درباره سفرنامه روزنامه‌نگاری که داستان‌فروش نیست

سینماسینما، مهرداد حجتی درباره یک سفرنامه/ برای دوست و‌ همکار قدیمی‌ام زهرا مشتاق (گزارش زهرا مشتاق با عنوان «طالبان و من» دهم مهر ماه در روزنامه اعتماد منتشر شده بود) «روز ۲۶ سنبله یا همان شهریور سال ۱۴۰۰ و در روز تولد ۵۰ سالگی‌ام، من میان مردان طالب اسلحه به...

۱۴۰۰/۰۷/۲۶


مسئولان و صنوف برای آزادی مجید سعیدی عکاس مطبوعات مساعدت کنند

مسئولان و صنوف برای آزادی مجید سعیدی عکاس مطبوعات مساعدت کنند

سینماسینما، زهرا مشتاق من خبرنگار خوش شانسی هستم و این فرصت را داشته ام که با بهترین های مطبوعات ایران کار کنم و چیزهای زیادی یاد بگیرم. من سال ها همکار عکاس برجسته ای مثل مجید سعیدی بوده ام. او یکی از بهترین عکاسان خبری است و عکس های درخشانی...

۱۴۰۰/۰۶/۱۹