احمد طالبی نژاد">احمد طالبی نژاد در ایران نوشت :
اولین نکته ای که می توان درباره فیلم «خشت و آینه» گفت، این است که این فیلم در سال ۱۳۴۵ وهمزمان با «گنج قارون» ساخته شد. دوفیلم کاملاً متفاوت که هر کدامشان از جهانی دیگر می آمدند و هیچ نسبتی بین آنها به عنوان محصول یک صنعت در یک کشور وجود نداشت.
«گنج قارون» فیلمی رویا فروش است که در آن مقطع هیچ نسبتی با واقعیت جامعه نداشت اما «خشت و آینه» برای اول بار (شاید پس از شب قوزی) نقبی به درون جامعه شهری ایران می زد و تهران را به عنوان یک کلان شهر، آن هم در آن روزگار، روایت می کرد.
به عبارتی دیگر، برای اولین بار است که فیلمی می آید و زیرپوست شهر تهران را -آن هم در شب- برملا می کند و نشان می دهد که زیر این پوست متورم، چه ها که نمی گذرد. ما در این فیلم نشانه های این واقعیت گرایی را به وضوح می بینیم و در دامن قصه به فضاهای کافه های روشنفکری می رویم یا زن فقیری را که بچه اش را رها می کند و می رود تا روابط آدم ها در جنوب شهر و…. به هر حال این فیلم بعدها بسترساز یا سنگ بنای جریانی می شود به عنوان موج نو سینمای ایران که سه چهارسال بعد از اکرانش به راه افتاد و در واقع در شاکله بخشی به سینمای آینده ایران نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. با این تفاسیر، «خشت و آینه» در سینما از اکران خوبی برخوردار نبود.
این فیلم فقط یکبار در سینما رادیوسیتی به نمایش درآمد که سینما هم متعلق به خود ابراهیم گلستان بود. شاید خوانندگان این مطلب ندانند که آن زمان، فیلم های فارسی به سینماهای بالاتر از خیابان انقلاب کنونی راه پیدا نمی کردند و سینماها از این خیابان به سمت شمال شهر، کاملاً در اختیار فیلم های خارجی بود و خشت و آینه اولین فیلمی بود که در منطقه ای بالاتر از خیابان انقلاب اکران می شد. نقدهای منفی زیادی روی آن نوشته شد و آنچنان استقبالی هم از سوی مردم از آن نشد.
می گویند پشت این نقدهای منفی جلال آل احمد ایستاده بود که به دلایلی در شرایطی که هنوز تتمه ای از تفکرات چپ را در خود داشت نمی توانست بپذیرد که گلستان هم روشنفکری مستقل نشان دهد و هم از کارگزاران شرکت نفت باشد و با وزیران دربار رفت و آمد داشته باشد.
شاید اگر من هم آن روزگار بودم با آل احمد هم نظر بودم که شتر سواری دولادولا نمی شود. به هر روی این فیلم اکرانی ناموفق داشت و نقدهای منفی. دلیل اینکه مردم به چنین فیلمی یا فیلم هایی موج نویی که بعدها اکران می شد اقبال نشان نمی دادند این بود که فیلم گلستان و امثالهم فاقد رویا برای طبقه فرودست جامعه بود. مردم محروم به سینما نمی رفتند که دردهایشان را ببینند بلکه می رفتند تا دردهایشان را فراموش کنند. سینما ارزان ترین تفریح این قشر بود و دلشان می خواست برای ساعاتی دردهای خودشان را فراموش کنند. اما «خشت و آینه» نه ستاره داشت و نه رویا با این حال، این فیلم سنگ بنایی شد برای سینمای آینده.
در واقع تماشاگران این فیلم بعدها نسلی را شامل شدند که پایه های سینمای معتبر ایران را ساختند و حالا اکران این فیلم در جشنواره ونیز، بر سر اهمیت این فیلم در تاریخ سازی سینماست و جریان موج نو در ایران.
منتظر بمانید..
منتظر بمانید..
سینماسینما، حبیب باوی ساجد این که تو سالها بر موج نوی سینمای ایران و پدید آورندگان آن موج بیهمتای سینمای این مُلک، تأکید و نظرداشتهای و در این راستا قلم و قدم زده باشی، میتواند به گاه فیلم مستند ساختن در این باره، پشتوانه تو باشد. پس وقتی دوربین تو...
۱۴۰۲/۱۰/۲۰
منتظر بمانید..
منتظر بمانید..
سینماسینما، حبیب باوی ساجد این که تو سالهاست بر موج نوی سینمای ایران و پدیدآورندگان آن موجِ بیهمتا، تأکید و نظر داشتهای و در این راستا قلم زده باشی، میتواند پشتوانهای برای تو باشد به گاهِ فیلمِ مستند ساختن در این باره. پس وقتی دوربین تو روشن شود، خوب میدانی...
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
احمد طالبی نژاد در شرق نوشت : یکی از مضمون های تکرارشونده در آثار فرهادی، قضاوت کردن های ناشی از عدم شناخت واقعی است. در جایی از سریال سربداران (محمدعلی نجفی ۱۳۶۲)، قاضی شارح که قاضی شرع است خطاب به کس یا کسانی می گوید «قضاوت سهل است به...
۱۴۰۰/۰۹/۰۸
سینماسینما، عقیل قیومی سهشنبه دوم آذرماه به مناسبت انتشار کتاب ««سینما هشت» که دربرگیرندۀ روایتهایی از سینمای آزاد اصفهان است، مراسمی در خانۀ هنرمندان تهران با حضور و سخنرانی ابراهیم حقیقی و امیرحسین سیادت و نمایش برخی از فیلمهای ساخته شده در سینمای آزاد اصفهان برگزار شد. به این بهانه،...
۱۴۰۰/۰۹/۰۴
من و او همیشه سر این قضیه کشمکش داشتیم که آیا فوتبال آن قدر اهمیت دارد که به اندازه سینما آن را دوست داشته باشیم یا نه؟ او معتقد بود همه این موضوعات بهانههایی هستند برای زندگی و او عاشق این بهانهها بود.
۱۴۰۰/۰۵/۰۲
سینماسینما، عقیل قیومی دهۀ شصت برای یک متولد آخرین سال دهۀ چهل دورانی برزخی بود. کودکنوجوانی در محمدیۀ نائین که بدجور معلق است و اسیر جبر جغرافیایی و جبر شرایط و حتی نمی داند با چیزی که نامش بلوغ است چه کند و حال و هوایِ صمیمیِ کوچهای قدیمی را...
۱۴۰۰/۰۲/۰۴
سینماپرس: احمد طالبینژاد، منتقد سینما، با اشاره به صرف بودجه دولتی در پروژههای سفارشی، تاکید کرد در این فیلمها، بازیگرانی که نهایتا دو یا سه ماه کار میکنند، رقمهایی را میگیرند که حیرتآور است.
۱۳۹۹/۰۲/۱۲
سینماپرس: نسخه ترمیم شده «دندان مار» به کارگردانی مسعود کیمیایی در کانون فیلم خانه سینما نمایش داده میشود.
۱۳۹۸/۰۷/۱۳
احمد طالبینژاد گفت: فیلمِ خوب، فیلمی است که هر بار آن را میبینی چیز تازهای در آن کشف کنی. فیلمهایی نظیر «هامون»، «ناخدا خورشید» و «نارونی» که سی سال پس از ساخته شدن همچنان تماشاییاند و احتمالاً سی سال بعد هم میتوان آنها را دید.»
۱۳۹۸/۰۲/۲۳
سینماپرس: احمد طالبینژاد معتقد است: جمشید مشایخی با ایفای نقش در ژانرها و شخصیتهای مختلف از ناصرالدین شاه و کمال الملک تا یک رفتگر نشان داد چقدر انعطافپذیر و آماده پذیرش نقشهای پیچیده، چند وجهی و بزرگ است اما بهترین راه تجلیل از یک هنرمند این است که تا وقتی...
۱۳۹۸/۰۱/۱۶