افطاری رییس جمهور به صرف «انصراف» و «اعتراض»
بانی فیلم،گروه سینمای ایران: درست شبیه به اقداماتی بود که نظیرش را در دوران ریاست جمهوری
محمود احمدی نژاد دیده بودیم. از جنس اعتراضاتی که علنی ابراز می شوند تا احتمالا در جریان آنها نوعی تخلیه روانی صورت بگیرد و دل خیلی ها خنک شود و مرهمی باشد بر دردهای زندگی آنانی که عقل معاششان دیگر برای حل مشکلات جواب نمی دهد.
«ما به افطاری نخواهیم رفت» عنوان کمپینی است که در پاسخ هنرمندان به رئیسجمهور
حسن روحانی برای اظهار انصراف از حضور در مراسم افطار از آخرین ساعات دوشنبه گذشته در فضای مجازی شکل گرفت.می گویند
پرویز پرستویی پیشگام شکل گیری این کمپین بوده که در فضای مجازی حرف آن را پیش کشید و چند بازیگر دیگر را نیز با خود همراه کرد. مراسم افطاری که شامگاه امروز چهارشنبه ۹ خرداد برگزار شد،ولی تا لحظه تنظیم مطلب حاضر امکان فهمیدن اینکه کدام چهره ها برخلاف این کمپین عمل کردند،فراهم نشد.
با این حال
امین تارخ،
مهناز افشار،
فاطمه گودرزی،
آناهیتا همتی،شهره سلطانی،
شیلا خداداد،
برزو ارجمند،فریبا کوثری،احسان کرمی،
سپیده گلچین،وحید و علی، جلیلوند
حمید آذرنگ،
سارا بهرامی،کیوان ساکت،بهار ارجمند،
فلور نظری،
مریم بوبانی و … از جمله بازیگرانی بودند که نامشان در پیوستن به این کمپین در همان نخستین ساعتها رسانه ای شد.
«وضعیت نامناسب اقتصادی شهروندان، ادامه سانسور و ممنوع الکار بودن هنرمندان، سرکوب اعتراضات شهروندان، تداوم مشکلات زیستمحیطی، نقض حقوق شهروندان و محدودیت حضور زنان در استادیومها» کلیدواژه های اعتراض این هنرمندان بود تا با توسل به آنها قید شرکت در مراسم افطار رییس جمهور را بزنند.
دغدغه هایی که سالهاست ملکه ذهن خیلی از ما ایرانیان شده که در دست و پنجه نرم کردن با مشکلات اقتصادی و زیر فشار چرخ دنده های تبعیض ها فرسوده شده ایم.بویژه در ماه های اخیر که نابسامانی بازار و نوسانات عجیب ارزی زندگی خیلی ها را کن فیکون کرده است.
در واقع این حرکت نمادین هنرمندان به جهت تریبونی که دارند، بهتر و زودتر دیده شد، وگرنه مدتهاست اغلب مردم از همین ناحیه گلایه های شدید دارند و بارها به ان معترض نیز شده اند.
پرویز پرستویی در بخشی از یادداشت خود در اینستاگرامش در این باره نوشت: «نیک میدانم که هدف شما از این مهمانى افطار شنیدن حرفها و بیان مشکلات جامعه هنرى از زبان آنهاست. اما تجربه چند سال اخیر نشان داده که شما حتى بیش از ما به این مشکلات واقفید و آنها را به بهانههاى مختلف بیان میدارید. اما ظاهرا ما باید فقط دلخوش باشیم که شما در کنار ما هستید و این مشکلات را میدانید و میگویید. ظاهرا شما هم دنبال گوش شنوایى هستید که مشکلات را حل کند و از این نظر دقیقا مانند مایید. شاید اگر شما رییسجمهور نبودید اکنون همین امکان براى ابراز نظر نیز فیلتر شده بود و همین کوچک هم نتیجه راى به شماست. اینها را درک میکنیم و ممنونیم اما شما هم ما را درک کنید.»
دیگران نیز کمابیش به همین ادبیات،گاهی تندتر و گاهی لطیف اقتدا کردند و از دلایل نیامدنشان نوشتند.دلایلی که تمرکز روی تک تک آنان از نیاز به ارائه راه حلهای فوری و درمان ریشه ای حکایت دارد.
البته این موضعگیری های منفی در عین اهمیتی که در بازنشر وسیع مطالبات مردمی دارند،از زاویه دیگری نیز قابل تامل هستند.اینکه شماری از هنرمندان یاد شده هیچگاه از مرز اعتراض و انتقاد لفظی به دولت فراتر نرفته اند و مثلا کمتر شنیده ایم که برخی از آنان با وجود دریافت دستمزدهای هنگفت و همکاری با پروژه هایی که اتفاقا متولیانشان از جمله مسبان بروز شرایط فعلی کشور هستند، مثلا اقدام به اختصاص قسمتی از درآمدشان برای کمک به حل مشکلات کنند.
در انفعال دولتیان برای تدبیر امور بویژه در عرصه های اقتصادی و اجتماعی و عمل به وعده های داده شده هیچ شکی نیست.حتی نگاهی به اوضاع امروز بازار خود می تواند گواهی محکم در تایید ادعای مزبور باشد و هنرمندان و مردم معترض را هم کاملا محق نشان دهد. با این وصف نمی توان از وجوه اپوزیسیون نمایی برخی هنرمندان و اصطلاحا ماهی از آب گل آلود گرفتن شان گذشت که به نظر باز هم نوعی نمایش و شوء سطحی است تا حرکتی در راستای تلنگر زدن به دولت و حل مشکلات مردم.هر چند قطعا حوادث اخیر سیاسی کشور نیز در اظهارنظرهای بی پرده این هنرمندان بی تاثیر نبوده است و حکم جسارت بخشی به آنان را داشته.گرچه برخی معدود افرادی همچون
آزاده نامداری نیز تلاش کردند تا با اتخاذ موضع مخالف این هنرمندان و متمایز با آنان، از این نمد برای خود کلاه تازه ای بدوزند.
شاید به همین خاطر هم بود که دولت عکس العمل جدی به این اقدام نشان نداد.تنها سخنگوی دولت بود که در این باره واکنش نشان داد.
محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت صبح دیروز در نشست خبری با اصحاب رسانه در واکنش به این انصراف هنرمندان اظهارداشت: «هیچگاه دولت مدعی نیست مردم مشکل ندارند تنها چیزی که زیاد داریم مشکلات است؛ با وجود همه موفقیتها و تغییر روند مثبت اذعان میکنیم مردم لیاقت بیشتری دارند.ما همه تلاشمان را کردیم تا مشکلات حل شود، برای بزرگ شدن سفره مردم بیشتر تلاش میکنیم؛ واقعا اگر به ما بگویند چه کاری انجام دهیم همان کار را انجام میدهیم، مگر سفره مردم پارسال رنگینتر بود که این افراد حمایت کردند؟».
تابناک هم دیروز در بخشی از مطلبی با عنوان «چرا شماری از اهالی سینما دعوت ریاست جمهوری را رد کردند؟» در همین باره نوشت:«اکنون در اتفاقی تازه و نامرسوم، شماری از هنرمندان با انتشار دعوتنامه ریاست جمهوری برای مراسم افطاری که نهم خردادماه برگزار میشود، تأکید کردهاند که در این مراسم حضور نخواهند یافت. این هنرمندان که غالباً سینماگران هستند، با استفاده از هشتگ # ما_ به_ افطارى_ نخواهیم _ رفت، تأکید کردهاند، در این مراسم حضور نخواهند یافت و هر یک متنی را خطاب به رئیس جمهور درباره انگیزههایشان برای غیبت حساب شده در این مراسم مطرح کردهاند که عمدتاً حاوی ادبیات محترمانهای بود.به نظر میرسد، نخستین سنگ را
پرویز پرستویی پرتاب کرده و بسیاری از سینماگران همان متنی را نشر دادهاند که پرستویی منتشر کرده و در آن تأکید شده با توجه به شرایط اقتصادی کنونی مردم، برگزاری چنین ضیافتهایی غیرضروری است و به همین دلیل در این مراسم حضور پیدا نمیکنند. برخی بازیگران نظیر
مهناز افشار و
شیلا خداداد نیز انگیزهشان را از عدم حضور در این مراسم سیاسی خوانده بودند و افشار درخواست کرده بود یکی از زندانیان به جای او به این مراسم برود و خداداد نیز ادبیات تندی به کار برده بود.در میان هنرمندانی که غیبتشان را بدین شکل مطرح کردهاند، نام
مازیار میری،
سارا بهرامی،
حمیدرضا آذرنگ،
پرستو گلستانی امیرحسین رستمی، احسان کرمی،
برزو ارجمند،
مریم بوبانی،
سپیده گلچین،
فلور نظری و… دیده میشود و چنین به نظر میرسد که سوای شمار این هنرمندان، برای نخستین بار برخی هنرمندان که اغلب آنها در انتخابات از رئیس جمهور مستقر حمایت کردهاند، در میانه مسیر معترض علنی وضع موجود شدهاند؛ رویکردی که با محافظه کاری رایج در فضای هنر به ویژه سینما قابل تطبیق نیست.در این زمینه دو تحلیل وجود دارد؛ نخست اینکه این هنرمندان خودجوش و بدون هماهنگی همگی این اقدام مشترک انجام دادهاند و هیچ سازماندهی در پس پرده وجود ندارد و دوم آنکه چنین اتفاقی متکی بر یک هماهنگی و سازماندهی است و قرار است یک پیغام مشخص از سوی صحنهگردانهای سینمای ایران به نهاد ریاست جمهوری داده شود. اگر این اتفاق، اقدامی خودجوش نبوده باشد و حاوی یک پیام باشد، باید منتظر اتفاقات دیگری نیز بود».
سایت اصولگرای انتخاب اما ادبیات تندتری را برگزید و در مطلبی با عنوان « امان از موج سواری سلبریتی ها» نوشت:«تعدادی از چهره های سینما در اقدامی اعتراض آمیز، دعوت افطاری رییس جمهور را رد کرده اند؛ با این وجود، دلایلی که آنها برای رد این دعوت ارائه کرده اند با رفتارهای پیشین خود این هنرمندان سازگاری ندارد.موج رد دعوت روحانی در شبکه های اجتماعی با چند هشتگ به راه افتاد که «سفره خالی مردم» یکی از آنهاست. در این میان نکته های قابل ذکری وجود دارد که نمی توان از کنار آنها به راحتی عبور کرد.اول اینکه اصل اقدام، یعنی حرکتی جمعی برای رساندن یک پیام خاصر و ارزشمند به مسئولان به طور مثال پیام «خالی بودن سفره های مردم» اقدام قابل دفاعی است. نه تنها هنرمندان سینما بلکه هر گروهی از اقشار تاثیرگذار و شناخته شده بین مردم، که بتوانند دغدغه های آزاردهنده جامعه را به گوش مسئولان برسانند و از آن نتیجه بگیرند، در نظر مردم، اقدام ارزشمندی انجام داده اند.نکته دوم اینکه ماجرا وقتی به بیراهه مردم که این اقدام صرفا جنبه شعاری پیدا کرده و از هدف اعلام شده در همان آغاز راه، منحرف شود. به نظر می رسد در اقدام اخیر تعدادی از هنرمندان سینما، این اتفاق رخ داده است. کافی است به صفحات اینستاگرام تعدادی از همین هنرمندانی که دعوت روحانی را رد کرده اند، مراجعه کنیم تا با نوع زندگی و انبوهی از سفرهای خارجی آنها آشنا شویم. بسیاری از آنها هر روز تصاویری از خود با خودروهای گران قیمت، یا زندگی های تجملاتی را به اشتراک می کذارند. برای هر مخاطبی این سوال پیش می آید که اگر دغدغه «سفره خالی مردم» تا این اندازه در این هنرمندان رسوخ کرده که حاضرند دعوت رییس جمهور را رد کنند، چرا هیچ نشانه عملی و ملموسی از این دغدغه در زندگی خود آنها دیده نمی شود؟ البته باید حساب چهره های موقر و موجهی مانند
پرویز پرستویی را که سابقه آنها نشان می دهد همواره با خواسته های مردم همراهی کرده اند و از اتهامات برخی همکاران خود نیز به دور بوده اند، باید از بقیه جدا کرد. چطور می توان پذیرفت که فردی دغدغه سفره خالی مردم و رهایی آنها از مشکلات را داشته باشد اما هر چند وقت یک بار، با افتخار تصاویر خود در فلان کشور توریستی را به نمایش بگذارد؟ جالب اینجاست که مشاهده وضعیت زندگی این هنرمندان هرگز به معنای تجسس در زندگی خصوصی آنها نیست بلکه این تصاویر با رضایت خود آنها و اساسا به وسیله همین هنرمندان در معرض دید عموم قرار می گیرند. نکته سوم اینکه اگر دغدغه این هنرمندان، کوتاه شدند دست رانتخواران از بیت المال است، خود آنها بهتر از هرکسی می دانند که تعدادی از این ویژه خواران در دنیای هنر و به ویژه سینما نیز نفوذ کرده و مشغول هستند. حال چگونه است که این هنرمندان با افتخار در فیلم های همین افراد مسئله دار، ایفای نقش می کنند اما همزمان برای سفره های خالی مردم دلسوزی می کنند؟ آیا بهتر نیست چنین شعارهایی را کسانی مطرح کنند که به لحاظ علم و تخصص خود، از دغدغه های واقعی مردم آگاهی بیشتری داشته باشند و دست کم در میان همان مردم، با مظاهر فخرفروشی مانند بادیگارد ظاهر نشوند؟نکته چهارم اینکه، به هر ترتیب، دیدار رودررو با رییس جمهور، خود فرصتی برای رساندن دغدغه های هنرمندان و عموم مردم به اوست. در این شرایط، آیا هنرمندان نمی توانستند همین دغدغه ها را در جلسه با رییس جمهور بیان کنند و حتی اگر نگران اتلاف بیت المال در همین جلسه هستند مستقیما به رییس جمهور بگویند به فلان دلایل درخواست می کنیم که از سال آینده چنین نشست هایی برگزار نشود؟نکته پنجم که اندکی دردناک و تاسف آور است به انگیزه شخصی برخی هنرمندان باز می گردد. برخی هنرمندان تحریم کننده افطاری روحانی، دلایل متفاوتی برای این کار داشتند. مثلا تعدادی از آنها دلایلی صنفی مانند ممنوع الکاری برخی هنرمندان را مطرح کرده اند و برخی دیگر دلایلی سیاسی که شاید به حق هم باشد؛ اما هنرمندی را فرض کنید که سال هاست تلاش می کند ازدواج خود را از مسائل سیاسی جدا کند. حتی پس از محکومیت همسرش همین راه را ادامه می دهد. جالب اینکه برای اثبات همین موضوع، مدام به مسائل سیاسی و اجتماعی حساسیت زا ورود می کند و آنقدر درباره این موضوعات نظر می دهد تا وجهه از دست رفته خود میان مردم را ترمیم کند. حال چگونه می توان ادعای امثال این افراد برای رد دعوت افطاری روحانی را باور کرد و پذیرفت؟نکته ششم اینکه، باور غلطی در میان برخی سلبریتی ها وجود دارد و آن اینکه، تصور می کنند این افراد در جامعه جریان ساز هستند؛ این در حالی است که تجربه سال های اخیر نشان می دهد چهره های مشهور جریان سازی نمی کنند، بلکه در موقعیت های مختلف خود را در میان موج افکار عمومی قرار می دهند؛ روزگاری موج افکار عمومی آنها را در حمایت از روحانی غرق می کند و روزی دیگر، همین جریان، سلبریتی ها را به زدن هشتگ های پشیمانی وامی دارد. از این رو، ادعای تاثیرگذار بودن این افراد، با واقعیت سازگاری ندارد. البته پرواضح است که پیروی یک جامعه از سلبریتی ها هرگز اتفاق مثبتی قلمداد نمی شود؛ این اتفاق حتی در نقاط مختلف دنیا نیز کمتر رخ می دهد؛ به طور مثال، در آمریکا که شاید بتوان آن را مهد سلبریتی های سینمایی نامید، افکار عمومی بر خلاف نظر اکثریت غالب آنها در انتخابات ریاست جمهوری رفتار کردند و فردی را برگزیدند که سلبریتی های سینمایی هنوز هم روزانه از او انتقاد می کنند».
در هر حال پس از برگزاری مراسم افطار احتمالا با مشخص شدن هنرمندانی که به کمپین و هشتگ #ما _ به _ افطارى _ نخواهیم _ رفت توجه نکرده و راهی محل برگزاری خواهند شد،بحثهای تازه ای میان موافقان و مخالفان دربگیرد که باید دید ترکش های آن به چه کسانی خواهد خورد و به چه نتایجی خواهد رسید.
نوشته افطاری رییس جمهور به صرف «انصراف» و «اعتراض» اولین بار در بانیفیلم پدیدار شد.
منبع:
بانی فیلم