ابراهیم و فخری در خانهای قدیمی زندگی میکنند و سه فرزندشان شهید شده و فرزند چهارم رضاجانباز قطع نخاعیست که در یک آسایشگاه تحت مراقبت است. رضا بعد از شهادت همرزماش، کمال، پرخاشگر و عصبی شده و داروهایش را مصرف نمیکند، به همین خاطر ابراهیم و فخری تصمیم میگیرند او را به خانه آورده و خود از وی مراقبت کنند. محبوبه خواهر کمال به خانه آنها میآید و مایل است طبق قرار قبلی با رضا ازدواج کند، اما رضا او را رد میکند. رضا اصرار دارد که باید بمیرد و همین رفتارها باعث میشود که یک روز ابراهیم با او برخورد کرده و به گوشاش سیلی بزند. یک شب که به نظر میرسد هر سه نفر دچار گازگرفتگی شدهاند، سه فرزند شهید به خانه باز میگردند، قرار است خانواده محبوبه بیایند و فخری به خاطر کهنگی و خرابی خانه تمایل دارد که مهمانی عقب بیفتد، اما ابراهیم مخالف است. بازگشت فرزندان شهید، باعث شادی و آرامش خانه شده و حتی رضا را نیز آرام کرده و او حالا داروهایش را میخورد. روز نیمه شعبان است و ما صدای حاج ابراهیم را میشنویم که برای مهمانهایی که نمیبینیم از شهادت فرزنداناش میگوید.
محمدمهدی عسگرپور | کارگردان | |
لیلا رنگرزان | دستیار اول کارگردان | |
امین قوامی | برنامه ریز | |
امید جزینی | دستیار دوم کارگردان | |
نفیسه ذاکری | منشی صحنه | |
محمدمهدی عسگرپور | نویسنده | |
پرویز پرستویی | بازیگر | |
آهو خردمند | بازیگر | |
بهروز شعیبی | بازیگر | |
سهیلا گلستانی | بازیگر | |
مهدی صادقی | بازیگر | |
منوچهر محمدی | تهیه کننده | |
مجید کریمی | مدیر تولید | |
محمد آلادپوش | مدیر فیلمبرداری | |
مهدی دلخواسته | عکس | |
محمدرضا مویینی | تدوین | |
کیوان مقدم | طراح صحنه و لباس | |
علیرضا کهن دیری | آهنگساز | |
ساسان نخعی | صدابردار | |
محمد کشفی | صداگذار | |
مهرداد میرکیانی | طراح چهره پردازی | |
آرش آقابیک | جلوه های ویژه میدانی | |
بهنام خاکسار | جلوه های ویژه رایانه ای |