چند روز بیشتر به شروع جشنواره نمانده و فیلمی که خسرو ساخته در مرحله صداگذاری دچار مشکل شده، فرسودگی دستگاه های فنی، قطع و وصل مدام برق، آماده نبودن موسیقی متن و خستگی عوامل فنی که به طور شبانه روزی مشغول به کار هستند باعث ایجاد فضایی پرتنش و عصبی کننده شده است. از سوی دیگر الزام حضور فیلم در جشنواره که شرط لازم برای نمایش عمومی آن در سال آینده است، باعث شده تهیه کننده هم لحظه به لحظه فشار بیشتری برای آماده شدن فیلم به خسرو وارد کند، در حالی که هنوز مونتاژ فیلم کامل نشده و حتی چند صحنه ای را که در مراحل آخر فیلمبرداری کرده اند از لابراتوار به دستشان نرسیده است. خسرو تمام انرژی خود را به کار می گیرد و با خواهش و تمنا عوامل را تشویق به ادامه کار می کند. در حالی که امیدی به آماده شدن فیلم در زمان مقرر نیست. ناصر چشم آذر آهنگساز فیلم هم دچار بحران روحی است و از آماده کردن موسیقی متن طفره می رود و وقتی خسرو با شگردهای مختلفی او را به استودیوی ضبط موسیقی می برد، خستگی نوازندگان مانع از اجرای موسیقی می شود و دست آخر چشم آذر یک تنه با سینتی سایزر موسیقی را اجرا می کند. در میان هجوم این مصائب که باعث افزایش استرس خسرو شده، گروه سازنده فیلم هم چندان دل به کار نمی دهند و بار نگرانی او را با همکاری شان کاهش نمی دهند. در میان این همه گرفتاری چند صحنه ای از فیلم سانسور می شود که نیازمند دستکاری تدوین و حضور مجدد بازیگران برای صدابرداری است. اما لیلا حاتمی و علی مصفا دو بازیگر فیلم با همدیگر قهر کرده اند و حاضر به گفتن جمله هایشان نیستند. وقتی محمدرضا شریفی نیا آن دو را آشتی می دهد و مشکل را حل می کند، نوبت امید روحانی است که با حضور بی موقع خود و تقاضای مصاحبه در آن وانفسا خسرو را کلافه تر می کند. سرانجام فشار کار خسرو را دچار جنون می کند و قصد دارد همه چیز را به هم بریزد اما افراد گروه، او را به یک صندلی می بندند و کار را ادامه می دهند. روز نمایش فیلم قرار می شود نمایش حلقه های آماده فیلم شروع شود تا باقی پرده ها برسد، اما وقفه های بین رسیدن پرده ها به سینما حوصله تماشاگران را سر برده و تعدادی از آنها از شدت کلافگی روی سن سالن نمایش کمدی مسخره ای را اجرا می کنند.
۱۳۸۰ - نمونه فیلم (آنونس) در جشن سینمای ایران