«دمرل» جوان زورمندی است که پس از هماوردی با پهلوانان بسیار به عنوان پهلوان پهلوانان برگزیده میشود. او که دلتنگ مبارزه است، از اینکه حریفی در برابر خود ندارد رنج میبرد و برای اینکه مبارز تازه ای بیاید، شروع میکند به آزار و اذیت مردم تا اینکه همزاد او به عنوان آخرین هماورد از راه میرسد، اما او در اثر نیش زنبوری میمیرد. «دمرل» آشفته می شود و کفر میگوید. در این هنگام سمبل مرگ با عزرائیل در برابر او ظاهر میشود و تا صبح به او مهلت میدهد که کسی را به جای خود معرفی کند و گرنه جان خود او گرفته خواهد شد. دمرل که از مردم ناامید است به پدر و مادرش پناه میبرد اما آنها نیز حاضر به فداکاری نمیشوند. تا اینکه همسرش حاضر میشود به جای «دمرل» خود را تسلیم مرگ کند. خداوند به این عشق بی آلایش آنان رحمت میآورد و آن دو را میبخشد...
یدالله صمدی با حسرت ساخت فیلم سینمایی «مشتی عباد» که از آن به عنوان یک پروژهی کمدی موزیکال همچون «اشکها و لبخندها» یاد میکرد، از دنیا رفت. به گزارش ایسنا، خبر کوتاه بود، سازندهی آثاری چون «اتوبوس»، «دمرل»،«ایستگاه»، «ساوالان»، «آپارتمان شماره ۱۳»، «دو نفر و نصفی»، «معجزه خنده»، «سارای»، «بانوی...
۱۳۹۷/۰۷/۰۴