«فرهاد» جوان فریب خوردهای است که مأموریت دارد شخصی را ترور کند. او پس از ورود به ایران و تماس با تشکیلات، با «شمس» پرستار شخص مورد نظر آشنا میشود و به مرور درمییابد که هدف، یکی از دانشمندان اتمی ایران است. «فرهاد» که به ماهیت تشکیلات و فریبکاری آنها پی برده است از انجام مأموریت سرباز می زند. حال تشکیلات در پی آن است که خود او را نیز از بین ببرد. اما در نهایت این نیروهای امنیتی و انتظامی هستند که موفق میشوند تشکیلات را به کلی متلاشی کنند.