«اکبر عبدی» بازیگر سینما تصمیم می گیرد صرفاً در فیلم های هنری بازی کند، اما همیشه به خاطر پاره ای از مشکلات، به خصوص به خاطر مشکلات مالی مجبور به بازی در فیلم های تجاری می شود. این بار تصمیم قطعی گرفته است، اما پی می برد که همسرش عزمش را جزم کرده که فرزندی داشته باشد، اما او نازا است. زندگی آنها دچار مشکل می شود. سرانجام «سیمین» (همسرش) تصمیم خود را می گیرد و دختری کولی را به عقد اکبر در می آورد تا صاحب فرزندی شوند. حضور دختر کولی زندگی آنها را آشفته می کند. توجه فراوان اکبر به دختر کولی، سیمین را به جنون و تیمارستان می کشاند. اما دختر کولی نمی تواند فرزندی برای اکبر به دنیا بیاورد. لذا اکبر به سراغ سیمین رفته و نوزادی از پرورشگاه به فرزندی می پذیرند.
۱۳۷۲ - پوستر (اعلان دیواری) در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین صدابرداری همزمان در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین صحنه آرایی در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین صحنه آرایی در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین صدابرداری همزمان در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین صدابرداری همزمان در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین صحنه آرایی در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین صحنه آرایی در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین صدابرداری همزمان در بین المللی فیلم فجر