اپیزود اول - دو کبوتر، یک پرواز دو برادر که به فاصله یک ساعت بعد از هم متولد شده اند پدر خود را متقاعد می سازند که با رفتن آن دو به جبهه موافقت کند. در حمله ای ابتدا برادری که یک ساعت زودتر متولد شده هدف گلوله قرار می گیرد و از پا در می آید برادر دیگر نیز موقعی که با آمبولانس جسد برادرش را به پشت جبهه منتقل می کند بر اثر هدف قرار گرفتن آمبولانس جان می بازد. اپیزود دوم ـ آبی اما به رنگ غروب زنی با دختر خردسالش منتظر بازگشت شوهرش از جبهه است. در لحظة موعود موقعی که دخترک در کوچه منتظر پدر است شاهد است که دو ناشناس پدرش را ترور می کنند. اپیزود سوم ـ تویی که نمی شناختمت رزمنده ای مجروح که فقط یک گلوله در سلاح خود دارد عازم پشت جبهه است. او چهار سرباز عراقی را به اسارت می گیرد و آن ها را وادار می سازد که به پشت جبهه بروند. چهار سرباز هراس زده وقتی به پشت جبهه می رسند در می یابند که رزمندة مجروح در نیمه راه از حال رفته و آن ها راه را به تنهایی پیموده اند.
۱۳۶۹ - بهترین فیلم در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۱ - بهترین فیلمبرداری در جشنواره بین المللی فیلم مقاومت،
۱۳۷۱ - بهترین فیلمبرداری در جشنواره بین المللی فیلم مقاومت،
۱۳۶۹ - بهترین فیلم در بین المللی فیلم فجر