یک دانشجوی رشته سینما بنام وحید در جستجوی انتخاب موضوع برای نوشتن یک فیلمنامه است او در خلال نوشتن فیلمنامه جنگی، از همسرش می شنود که موضوعاتی که در این فیلمنامه عنوان کرده تفاوت های زیادی با جنگ در ایران دارد و نوشته های او را بیشتر شبیه فیلم های آلمانی و آمریکایی می بیند. وحید وقتی موفقیتی در نوشته های خود نمی یابد با پیشنهاد یکی از دوستان به جبهه می رود ولی بر اثر یک اتفاق به خط مقدم می رود و در یک درگیری با دشمن زمانی که در تانکی قرار دارد همراه با رزمنده ای دیگر در منطقه گم می شود و عملاً وارد جنگ می شود و به حقایق تازه ای می رسد که در نهایت آن ها را در فیلمنامه استفاده می کند.