تاجر سرمایه داری برای معافی از مالیات با پوشیدن لباس های ژنده و تظاهر به ورشکستگی به شعبة اخذ مالیات مراجعه می کند و مدعی می شود که کارخانه ها و شرکت های مقاطعه کاری اش درطول سال زیان داده اند کارمند وظیفه شناس و سخت گیر اداره که مسئول رسیدگی به پروندة مالیاتی تاجراست، ادعای او را نمی پذیرد، تاجر می کوشد با رشوه دادن به رییس اداره کار خود را راه بیندازد. اما کارمند پادرمیانی رییس رشوه خوار را نیز نمی پذیرد توطئه ربوده شدن و مسموم کردن کارمند نیز، با شکست روبرو می شود. سال بعد تاجر با ظاهری مفلوک تر از سال پیش به شعبه اخذ مالیات مراجعه می کند، و می بیند که کارمند وظیفه شناس سال قبل به ریاست رسیده است تاجر بی آن که در خواستی بکند پا به فرار می گذارد.