دکتر بهروز خردمند با تجویز داروی اشتباه موجب مرگ یکی از بیماران خود می شود. موقعی که فرزند متوفی درصدد گرفتن «انتقام» است دکتر قصد دارد به ملاقات یکی از بیماران خود برود. بیمار از فئودال های بد نام منطقه است. اتومبیل دکتر در دره سقوط می کند. فئودال بیمار می میرد و پسرش برای گرفتن «انتقام» از دکتر به روستا می رود. اهالی روستا که از فئودال دل پرخونی داشته اند با او مقابله می کنند. دکتر به زادگاهش باز می گردد. فرزند بیماری که تجویز اشتباه دکتر موجب مرگش شده بود با دسته گلی به دیدار دکتر می آید.