نقدی بر فیلم «شعله ور» ؛ضدقهرمانِ منحصر به فرد | نیمرخ

نقدی بر فیلم «شعله ور» ؛ضدقهرمانِ منحصر به فرد

یاسمن خلیلی فرد اصولاً کم پیش آمده نظر کلی ام درباره یک فیلم، پس از تماشای مجدد آن تغییر کند؛ بدین معنا که اگر فیلمی را در جشنواره دیده باشم و آن را در اکران عمومی دوباره تماشا کنم، شاید با دقت و ریزبینی بیشتری به آن بنگرم، اما در حقیقت نظر نهایی ام و امتیازی که به فیلم می دهم تغییر چندانی نمی کند. «شعله ور» اما از آن دست فیلم هایی بود که محاسبه همیشگی ام را به هم زد و تماشای دوباره اش نظرم را تا حد زیادی تغییر داد. در نقدی که بر این فیلم در زمان جشنواره ی فیلم فجر نوشته بودم «شعله ور» را یکی از ضعیف ترین آثار حمید نعمت الله نامیدم حال آن که پس از تماشای دوباره فیلم در اکران عمومی اش باید حرف خود را پس بگیرم. همچنان بر این باور نیستم که «شعله ور» بهترین فیلم نعمت الله یا دست کم یکی از بهترین فیلم های اوست؛ در کارنامه باکیفیت این فیلمساز خوش قریحه، «شعله ور» یک فیلم متوسط به شمار می رود، اما اگر بدون در نظر گرفتن پیشینه و سابقه درخشان این فیلمساز تنها و تنها خودِ فیلم را مورد بررسی قرار دهیم و نام نعمت الله را از فیلم برداریم، قطعاً می توان از آن به عنوان یکی از فیلم های خوش ساخت و به عبارتی «متفاوت»ِ سینمای ایران در چند سال اخیر نام برد. نعمت الله در فیلم هایش معمولاً مولفه های آشنایی دارد؛ چه به لحاظ مضمون، چه از منظر روایت و چه به لحاظ بصری که بیشتر این شاخصه ها در «شعله ور» هم دیده می شوند؛ تنهایی انسان، کشمکش او با خود و بررسی به شدت موشکافانه روابط انسانی مضامینی اند که در بیشتر فیلم های نعمت الله خصوصاً در دو فیلم آخرش، «رگ خواب» و «شعله ور» به وضوح دیده می شود. میل به نمایش مکان های ناب و بکر و طبیعت کم تر دیده شده و لوکیشن های خاص (که بعضاً ساخته می شوند) از دیگر ویژگی هایی است که در بیشتر فیلم های نعمت الله قابل مشاهده است؛ به عنوان مثال کمپ کارگری فیلم «شعله ور» را در نظر بگیرید، یا ساختمان قدیمی و تک افتاده «رگ خواب» را. همچنین لوکیشن های کلی تر به لحاظ جغرافیایی همچون لوکیشن های «آرایش غلیظ» یا در «شعله ور» استان سیستان و بلوچستان که شاید کمتر فیلمسازی به سراغشان رفته باشد. همان طنز تلخ یا شاید پوچی عامدانه دیگر فیلم های نعمت الله اینجا هم در «شعله ور» دیده می شود و بی شک همین مولفه های آشنای همیشگی اند که تماشای فیلم های نعمت الله را برای مخاطبان و علاقه مندان او دوست داشتنی می کنند. نعمت الله در «شعله ور» دو عنصر «تضاد» و «تقابل» را کاملاً پررنگ می کند و این تضادهای برّنده نه تنها در متن اثر که در تصاویر و وجوه بصری آن نیز به چشم می آیند. اوج این تضادها (از منظر محتوایی)، در شخصیت پردازی کاراکترها دیده می شود؛ شخصیت اصلی فیلم، فرید (امین حیایی)، نماد منحصر به فردی از یک انسان شکست خورده و در مقابلش مصطفی سمبل موفقیت و پیروزی است. تقابل میان این دو فرد با تک تک وجوه شخصیتی جالبشان و خصوصیاتی که به موفقیت و عدم موفقیتشان انجامیده است موتور محرک فیلم است. به لحاظ نشانه شناسانه نیز همان کمپ پا در هوا، نمایانگر موقعیت بحرانیِ زندگیِ فرید است، پادر هوایی محیط زندگی او درواقع به موقعیت متزلزل و عدم ثبات وی در زندگی نقب می زند. همچنین خشکی و بی آب و علفی محل استقرار فرید در مقابل بسامانی و «آب» که نام مصطفی بواسطه شغلش به آن گره خورده است، از دیگر وجوه جالب تضادآمیز کارند. نکته جالبی که در بیشتر فیلم های نعمت الله دیده می شود و از نظر من بسیار هم ستودنی و نوگراست، قرار دادن قهرمانان شکست خورده در جایگاه شخصیت اصلی فیلمهایش است؛ در نظر بگیرید که در فیلمی شخصیت محور، همان شخصیت اصلی نیز کلکسیونی از اختلالات و امراض روانی، شکستها، سرخوردگی ها، کامپلکسها و دیوانگی ها باشد. تفاوتِ فریدِ «شعله ور» با مینای «رگ خواب» احتمالا در همین است که یک آدمِ بیرونی مینا را به آن منجلاب می کشاند اما در موردِ فرید، این خود اوست که به اضمحلال و فروپاشی خود جهت می دهد و نمی توان هیچ مقصر بیرونی ای را برای شکست وی متصور شد. فرید برخلاف بسیاری از قهرمانان تاریخ سینما (مثلاً هامون) هیچ دگردیسی و تحولی را برای تغییر از موقعیت انسان خوب به انسان بد یا انسان قدرتمند به انسان ضعیف طی نمی کند، بلکه او از همان ابتدا یک موجود سرخورده و بیمار است که همین وجوه شخصیتی او آغازگر درام شده اند. همین نگرش باعث می شود نتوان به فرید عنوان «قهرمان» داد بلکه او بیشتر نمادی از یک «ضدقهرمان» است که با خلاقیت فیلمساز در جایگاه قهرمانِ فیلم قرار می گیرد و تا می تواند با بخل و کینه و سرخوردگی اش دست به تخریب و ایجاد بحران های پیچیده می زند. همین پرداخت درست و نامتعارف به قهرمان، منجر به آن شده است که به رغم بسیاری از حفره های فیلمنامه، مخاطب بتواند «شعله ور» را بدون احساس کسالت یا بی کششی دنبال کند. همچنان مدعی ام که «شعله ور» می توانست فیلمنامه بهتری داشته باشد، عناصر علت و معلولی آن منطقی تر در کار لحاظ شوند و فیلمنامه از سطح متوسط به سطح خوب و عالی برسد، اما همین خلاقیت ها و نوآوری های آن در کنار کارگردانی بی عیب و نقص نعمت الله و اجرای قوی کار به لحاظ فیلمبرداری، تدوین، طراحی صحنه و لباس و دیگر ارکان چون صدابرداری و صداگذاری خوب و صدالبته بازی های درخشان تک تک بازیگران از امین حیایی گرفته تا زری خوشکام و دارا حیایی و مژگان صابری منجر به آن شده است که نقصان های روایی کار آن قدرها به چشم نیاید و به جهت هماهنگی نسبی فرم و محتوا «شعله ور» به فیلمی استاندارد اما جذاب بدل شود. « نریشن» از دیگر مولفه های مورد علاقهنعمت الله در فیلمهایش هست که «شعله ور» هم از آن بی بهره نیست. اساساً گمان می کنم نریشن در فیلم های شخصیت محور تمهید مناسبی برای انتقال دغدغه های ذهنی و ناگفته های شخصیت اصلی به مخاطب است آن هم در مواردی که فیلمنامه دچار عدم تعدد شخصیت و عدم بروز غافلگیری های متعدد است؛ بنابراین گفتار ذهنی شخصیت اصلی می تواند منجر به همذات پنداری بیشتر مخاطب با او شود.

نوشته نقدی بر فیلم «شعله ور» ؛ضدقهرمانِ منحصر به فرد اولین بار در بانی فیلم پدیدار شد.

منبع: بانی فیلم
آدرس کوتاه: http://www.rokh.in/news/49204
دیدگاه

آخرین خبرها
مرتبط با خبر
خبرهای پربازدید