به گزارش سینماسینما، بیستمین فیلم کارنامه علیرضا داوودنژاد را باید چکیده تجربههای او در فیلمسازی دانست؛ از قبل از انقلاب تا امروز؛ از ملودرام اخلاقگرایانهای همچون «نیاز» تا «مصائب شیرین» و «بچههای بد» و به خصوص «مرهم» و «کلاس هنرپیشگی» و «روغن مار». حتی نمیتوان تاثیر فیلمهای سرخوشانه میانه کارنامهاش را برای رسیدن به این قوام در فرم و اجرا نادیده گرفت؛ هرچند موردعلاقه پیگیران جدی سینمای او از جمله نگارنده نباشد.
به نظر میآید داوودنژاد با گذر از تجربههایی که در نگارش فیلمنامه و شکلگیری درام در مرحله تولید و سرصحنه، طراحی فرمی برای بازنمایی واقعیت مستندگون در دل درام و همچنین کار با آدمهای واقعی به جای بازیگر داشته، در «فِراری» به سنتز هوشمندانه این تجربههای شاخص دست پیدا کرده است.
فیلم بر اساس فیلمنامهای از کامبوزیا پرتوی که نویسندهای حرفهای و صاحب تجربه در سینمای ایران است، وامدار سویه اجتماعی این فیلمنامهنویس در روایت قصه دختری شمالی است که برای گرفتن یک عکس با ماشین مدل فِراری راهی تهران میشود.
حضور نویسنده و بازیگران حرفهای در نقشهای اصلی برای به تصویر کشیدن قصهای که واجد زیرلایههای ظریف و نقد اجتماعی دراماتیزه شده است، حاصل درک درست فیلمساز از نیاز فیلمنامه و فیلمی است که برای تجربهگرایی جدید خود انتخاب کرده است. فیلمی که با حرکت در مسیر خط طولی قصه که به لحاظ مکانی نیز با تغییر جغرافیا و حرکت قهرمان به شکل درونی و بیرونی همراه است و به نوعی کلاسیک محسوب میشود، با رویکردی مدرن متکی به خطوط و داستانکهای فرعی است.
این رویکرد باعث شده علاوه بر پویایی روایت در طول و عرض، زمینهای برای شخصیتپردازی چندلایه و پر رمز و راز کاراکتر اصلی یعنی گلنار فراهم کرده است. دختری که موتور قصه به واسطه نیاز دراماتیک اولیه او یعنی عکس گرفتن با فِراری آغاز میشود اما در ادامه دچار تغییرات و پیچیدگیهایی در انگیزهها و اهدافش میشود که مخاطب را کنجکاو و وادار به پیگیری سرنوشتش میکند.
این جذابیت پتانسیلی وارد قصه کرده که به واسطه تخت نبودن کاراکتر گلنار (ترلان پروانه) و کیفیت ظریف و لب مرزی رابطهاش با نادر؛ راننده تاکسی (محسن تنابنده) – که خوشبختانه به ورطه نگاه جنسی و سوء نیت نیفتاده – تبدیل میشود به کشف تدریجی قهرمان با تکیه بر خرده قصههای فرعی و داستانکهایی که ابعاد اجتماعی نگاه نویسنده و فیلمساز به جامعه و آدمها را بدون گل درشت شدن ترسیم میکنند. هرچند در باورپذیری این رابطه لب مرزی، کفه ترازو به سمت تواناییهای بازیگری تنابنده میچربد و پروانه در مولفههای اولیه بازیگری یعنی تغییر لهجه و مقبولیت چهره بالقوه، متوقف میشود.
همچنین تمهید دیگری با تکیه بر مهارتهای کارگردانی و روحیه تجربهگرای داوودنژاد مکمل این ویژگی شده تا رمز و راز و جذابیت قهرمان با رویکردی مدرن برجستهتر شود. این تمهید ورود یک خط مستندگون به موازات خط اصلی است که مکمل قصه شده و به پرورش ابعاد کاراکتر کمک میکند.
در واقع به موازات قصه خطی که شرح ماوقع حرکت گلنار از شهر فومن در شمال کشور با همراهی یک راننده تاکسی به تهران برای عکس گرفتن با یک ماشین مدل فِراری است، یک خط قصه به شکل منقطع این روایت را میشکند. خط قصهای که مصاحبهها و بازجوییهایی را در ارتباط با دختر نوجوان پی میگیرد که بدون حضور دخترک به نوعی بازشناسایی او را بعد از سرانجام تلخ پایانیاش دنبال میکند و پیشگویانه هم هست.
این گفتوگوهای مستندوار با تمایز و تفاوت جنس تصاویر موبایلی و اطلاعاتی که ارایه میشود، نشان میدهد قصه خطی به سرانجامی خاص منجر شده که این افراد را به واکاوی در کاراکتر گلنار واداشته تا بخشهای ناگفته روایت؛ یعنی آنچه از گذشته که میتواند بخشهای خالی داستان زندگی و شخصیت دخترک را پر کند، به این طریق پر شود.
اما نکته اصلی یا به گفته بهتر نقطه ضعف اصلی فیلم که چالش مهم عموم فیلمنامههای عرضی است؛ کمیت و کیفیت رویدادهای عرضی و اهمیتی است که در پیشبرد درام و تاثیرگذاری بر خط قصه اصلی دارا هستند. به گفته بهتر در چنین قصههایی که با یک قصه خطی، متکی بر خرده داستانهای فرعی و تاثیر آنها بر خط اصلی و باورپذیری مسیر رسیدن به فینال هستند، انتخاب منزلگاههای عرضی واجد اهمیتی ویژه است.
مهمترین خط فرعی این فیلم ماجرای حاجی است که حجم زیادی را به خودش اختصاص داده اما فراتر از شخصیتپردازی نادر و گذشته او و… اهمیت و تاثیر خاصی در درام ایجاد نمیکند. همانطور که حضور زن مسافر با زندگی دوگانه نیز قصه را دچار چندگانگی در بیان مفاهیم و نقد اجتماعی میکند درحالی که نمیتواند وارد بافت درام شده و تغییر یا تاثیری در کاراکترها یا جریان درام ایجاد کند. به همین دلیل هم لزوم طراحی و اهمیت این داستانکها در مسیر همراهی گلنار و نادر با علامت سوالهای متعددی مواجه میشود که بیجواب میماند.
«فِراری» پایان غافلگیرکنندهای دارد که هرچند وجود همان خط جستوجوی مستندگون، زمینه چینی ظریفی برای رسیدن به آن میکند اما جسارت نویسنده و فیلمساز برای از میان برداشتن کاراکترمحوری که موتور محرکه و پیشبرنده درام بوده، تحسینبرانگیز است. جسارتی که به واسطه تلفیق با صحنه تلخ پایانی به سنتز نهایی میرسد؛ وقتی خانواده گلنار با پاک کردن صورت مساله، منکر داشتن چنین دختری میشوند و مادر کیف گلنار را به نادر پس میدهد تا نوک پیکان هشدار متوجه زیرلایههای اجتماعی فیلم شود.
به نظر میآید نادر به عنوان یک آرمانگرای دیروز، ناظر به گِل نشستن کشتیای است که تاوان راه افتادن آن؛ همنسلان او همچون حاجی بوده و قربانی به گِل نشستن آن؛ نماینده نسل امروز یعنی گلنار است که گویی از همان ابتدای حرکت؛ شمارش معکوس مرگ و فنای او آغاز شده است.
منبع: اعتماد
منتظر بمانید..
در این شماره از بسته اخبار فرهنگ و هنر ایسنا، خبرهایی از بازگشایی کنسرتها از اول آذرماه در ایران، نامه علیرضا داوودنژاد به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و چند خبر دیگر را مرور میکنیم.
۱۴۰۰/۰۸/۲۱
منتظر بمانید..
منتظر بمانید..
طبق گفته دبیر شورای صنفی نمایش، بلیت سینماها قرار است در سال جدید با افزایش قیمت مواجه شود. به گزارش سینماسینما، طبق گفته دبیر شورای صنفی نمایش، بلیت سینماها قرار است در سال جدید با افزایش قیمت مواجه شود. قرار است طبق گفته مرتضی شایسته دبیر شورای صنفی نمایش، قیمت...
۱۳۹۹/۱۲/۲۰
منتظر بمانید..
منتظر بمانید..
هیات مدیره جدید انجمن تهیهکننده – کارگردانان سینمای ایران با انتخاب ابوالحسن داوودی به عنوان رییس این انجمن آغاز به کار کرد. اولین جلسه هیات مدیره جدید انجمن تهیهکننده – کارگردانان (مجمع فیلمسازان) تشکیل شد. این جلسه که میبایست حداقل یک هفته بعد از برگزاری مجمع عمومی تشکیل میشد با...
۱۳۹۹/۱۱/۲۶
منتظر بمانید..
منتظر بمانید..
پوستر فیلم سینمایی منصور به کارگردانی سیاوش سرمدی و تهیه کنندگی جلیل شعبانی رونمایی و منتشر شد
۱۳۹۹/۱۱/۰۶
سینماپرس: برنامه «رادیو فیلم» جمعه این هفته فیلم سینمایی «مرهم» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد را پخش می کند.
۱۳۹۹/۱۰/۱۵
منتظر بمانید..
سینماپرس: علیرضا داوودنژاد میگوید: امروز شاهدیم که تقلیل یک جشنواره بزرگ ملّی به نمایش چندفیلم در یک سالن برای چند داور آخرین دستاورد برای این سینمای پر افتخار است.
۱۳۹۹/۰۹/۱۶
منتظر بمانید..
منتظر بمانید..
علیرضا داوودنژاد نویسنده و کارگردان پیشکسوت سینما، در فیلم سینمایی «شنایپروانه» به کارگردانی محمد کارت، تهیهکنندگی رسول صدرعاملی و سرمایهگذاری محمدصادق رنجکشان به عنوان بازیگر مقابل دوربین رفته است.
۱۳۹۸/۱۱/۰۲
سینماپرس: مجری طرح و دستیار تهیهکننده فیلم سینمایی اوج ۱۱۰ با اشاره به آخرین وضعیت این فیلم گفت: «علیرضا داوودنژاد، کارگردان سینمای ایران بهعنوان مشاور پروژه این فیلم انتخاب شده است.
۱۳۹۸/۰۹/۱۹
علیرضا داوودنژاد درباره ساخت دنباله «مصائب شیرین» بعد از ۲۰ سال به نقش مونا داوودنژاد اشاره کرده و گفته که دوست داشته یاد مادرش را هم زنده کند. «مصائب شیرین ۲» در بخش مسابقه بینالملل جشنواره جهانی فجر برای اولین بار به نمایش درآمده است.
۱۳۹۸/۰۲/۰۳
منتظر بمانید..
اولین روز جشنواره جهانی فیلم فجر با نمایش فیلم جدید علیرضا داوودنژاد و استقبال از آن همراه شد.
۱۳۹۸/۰۱/۲۹
منتظر بمانید..
منتظر بمانید..
علیرضا داوودنژاد بعد از تماشای «قسم» دومین ساخته سینمایی محسن تنابنده آن را تحسین کرد. این کارگردان کهنه کار در یادداشتی «قسم» را فیلم دشواری دانسته و گفته که تنبانده با این اثر نشان داد آینده درخشانی در کارگردانی دارد.
۱۳۹۷/۱۱/۱۵
منتظر بمانید..
علیرضا داوودنژاد که فیلم جدیدش «مصائب شیرین ۲» به گفته دبیر جشنواره فجر به دبیرخانه این رویداد تحویل داده نشده بود تا بازبینی شود، با انتقاد از این اظهار نظر توضیح داد که ۷۰ درصد فیلم آماده بوده و او مشغول فیلمبرداری صحنههایی بوده که به فصل سرما نیاز داشته...
۱۳۹۷/۱۰/۱۶
منتظر بمانید..
منتظر بمانید..
دوازدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمای ایران سهشنبه ٢٧ آذر به دبیری جعفر گودرزی و با حضور منوچهر شاهسواری، جواد طوسی، ، علیرضا داوودنژاد، سعید سعدی، غلامرضا موسوی، سارا بهرامی، سیروس الوند، امین حیایی، جواد عزتی، حبیب اسماعیلی، ، هومن سیدی، نوید محمدزاده، کیومرث پوراحمد، جمشید آریا، هوشنگ گلمکانی،...
۱۳۹۷/۰۹/۲۸
سینماپرس: احترامالسادات حبیبیان مادر علیرضا داوودنژاد کارگردان سینما، صبح امروز درگذشت.
۱۳۹۷/۰۸/۱۹
منتظر بمانید..
علیرضا داوودنژاد کارگردان فیلم «مصائب شیرین» که بعد از ۲۰ سال ساخت دنباله این فیلم را آغاز کرده، میگوید با آغاز فصل سرما فیلمبرداری این فیلم در ایران آغاز میشود تا در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید.
۱۳۹۷/۰۷/۱۱