گلزار درگیر «سلام بمبئی» بود،یک نابازیگر نقش اول «عشقولانس» شد! | نیمرخ

گلزار درگیر «سلام بمبئی» بود،یک نابازیگر نقش اول «عشقولانس» شد!

بانی فیلم-گروه سینمای ایران: «عشقولانس» از جمله کمدیهای عامه پسند این روزهای سینمای ایران است که در سکوت خبری و با کمترین میزان تبلیغات و اطلاع رسانی روی پرده رفته و توانسته به راحتی از مرز یک میلیارد و سیصد میلیون تومان بگذرد. فروشی که برای فیلمی دراین سطح ایده آل به نظر می رسد واحتمالا با توجه به تمدید مهلت اکرانش باز هم بتواند به رقم های بالاتری برسد. فیلم داستانی ساده و سرراست دارد و به قصد خنداندن مخاطب عام و البته طرح ضمنی برخی نکات اخلاقی و اجتماعی ساخته شده است. مسئله ای که آنرا تا حد زیادی از نقدهای منتقدان مبرا می کند. محسن ماهینی این فیلم را سال گذشته ساخت و امسال نموفق به اکران آن شد.او در گفت و گو با بانی فیلم از این ساخته خود و دغدغه هایش گفته است.  نخستین نکته ای که در برخورد با فیلم «عشقولانس» به نظر می رسد، نام آن به عنوان فیلمی مرتبط با سینمای کمدی لوده است؛ این در حالی است که در برخورد با فیلم با یک کمدی خانوادگی و عامه پسند که قصد ارائه پیام هم در لابه لای قصه اش دارد مواجه می شویم. چرا به نام بهتری فکر نکردید و آیا این تاکتیکی برای جذب تماشاگر بیشتر بود؟! – عشقولانس یک ترکیب عربی – فارسی – فرنگی است که از اورژانس «مرکز فوریت های پزشکی» الگو برداری شده به معنای «مرکز فوریت های عشقی» و در اواسط فیلم ، مخاطب متوجه می شود این نام بر چه اساسی شکل گرفته است . نخستین عنصری که در طرح اولیه فیلمنامه شکل گرفت ، نام آن بود. زمانی که یکی از دوستان ، ایده را با من مطرح کرد ،فکر می کنم تمام قابلیت های یک اسم خوب از جمله ساختار متفاوت ، جذابیت ، نوگرایی و ابهام مفهومی … را در برداشت و شاید به طبع،برداشت هایی شبیه آن چه در پرسش شما بود را نیز گاهی تداعی می کرد. پس از مشورت و نظرخواهی در جمع بندی به این نتیجه رسیدیم که این نام اصلی فیلمنامه باشد، چون ارتباط دراماتیکی تنگاتنگی با داستان داشت. خصوصا اینکه هشت حرف دارد و هشت است و یک دنیا معنا .  چرا در این فیلم از کمدینهایی استفاده کردید که توان بداهه گویی آنان بسیار زیاد است؛چون این کار قطعا موقعیت دشواری برای یک کارگردان جوان و قدرت مدیریت او در صحنه ایجاد می کند. – از نظر من مدیریت کارگردان در صحنه بدون استفاده از نظرات همکاران ، خصوصا بازیگران که تمام بار داستان فیلم را بر عهده دارند ، مدیریت کاملی نخواهد بود. استفاده از نکاتی بداهه گونه ، چه به لحاظ دیالوگ ، چه به لحاظ نکات آنی که سرصحنه به ذهن سایر عوامل می رسد، اگر به درستی تحلیل شود قطعا می تواند در راستای بهتر شدن فیلم باشد و همواره به نظر می رسد قسمتی از فیلمنامه و میزانسن باید سیال باشد و این وجه سیال ، قسمت های اصلی و ثابت فیلمنامه را در ظرف زمان و مکان دربر می گیرد .  حضور اکبر عبدی در هر فیلمی هنر و توان سایر بازیگران را تحت الشعاع خود قرار می دهد.حضور عبدی در این فیلم چه پتانسیلهایی برای شما و سایر بازیگران ایجاد کرد و چه مواردی را به فیلم افزود؟ – حضور جناب اکبر عبدی ، کمدین بزرگ ایران زمین ، همانطور که اشاره کردید و در حقیقت پاسخ خود را در سوال خود جای دادید ؛ کم نظیر و بی همتاست. به ویژه اینکه وقتی ما در خدمت ایشان بودیم اوج دوران بیماری و دیالیز شدنشان بود ، اما با همه این موارد از او ممنون هستیم که جمع بازیگران ما را با حضورش گرم تر کرد. خدا را شکر که اکران فیلم «عشقولانس» با بازی آقای عبدی همزمان شد با تقدیر از او در جشنواره بین المللی فیلم فجر .  فیلم در عین اینکه به مسائل مبتلا به جامعه و آسیب های اجتماعی از جمله ازدواج جوانان،طلاق، آقازاده های سیاسی و … می پردازد،ولی بیشتر تلاش دارد تا این مسائل در فضایی کاریکاتوری مطرح شود.آیا این راهکاری برای کاهش حساسیت های احتمالی نسبت به فیلم بود یا بر اساس جنس کمدی فیلم صورت گرفت؟ – بیشتر دوست دارم از عنوان فضای نمادین یا سمبلیک به جای فضای کاریکاتوری در فیلم سینمایی عشقولانس نام ببرم. سمبل یا نماد همیشه قابلیت بیشتری در تدارک معانی مختلف دارد. واقعیت این است که انجام کارهای فرهنگی به ویژه مدیوم سینما در جامعه ما خصوصا فردی که برای اولین بار در این حوزه شروع به فعالیت می کند بسیار پیچیده است. چارچوب های فرهنگی و قوانین موجود ، بیشتر از برداشت های شخصی منبعث می شوند؛ از یکسو مخاطبان با سلیقه های مختلف و از سوی دیگر رویکرد نهادهای تصمیم گیر و صنوف سینمایی ، بازار شلوغی را پدید آورده است که تشخیص سره از ناسره و اصل از فرع بسیار دشوار است، اما با همه این شرایط ، موضوعات مطرح شده در فیلم سینمایی عشقولانس بیش از یک پدیده خاص به پدیده ها و معضلاتی اشاره می کند که در تمام سطوح جامعه با آن درگیر هستیم. معضلات و مشکلات اصلی که شاید به فراموشی سپرده شده و مشکلات فرعی آن را به عقب رانده اند، ولی بدون حل آن مشکلات اصلی ، حل مشکلات فرعی حتی اگر موفق به انجام آن بشویم در حد یک مسکن کوتاه است .  انتخاب یک بازیگر جوان مثل محمدعلی محمدی به عنوان نقش اصلی فیلم که امیرعشقولانس نام دارد،برای فیلمی که دغدغه گیشه دارد یک ریسک بزرگ محسوب می شود.او چگونه انتخاب شد و آیا حضورش به دلیل ملاحظات مالی بود؟ – تابستان ۱۳۹۴ برای بازی در نقش امیرعشقولانس فقط به محمدرضا گلزار فکر می کردم که سابقه کوچک آشنایی با او را دارم. گفتگوها انجام شد و توافقات صورت گرفت، اما همزمانی پروژه «سلام بمبئی» با فیلم ما و زمان بندی خاصی که برای شروع فیلمبرداری داشتیم، باعث بهم خوردن برنامه ها شد و فرصت همکاری با آقای گلزار از دست رفت. امیرداستان من، شخصیت خاصی برایم داشت. شخصیت جناب گلزار به نظر من فراتر از بازیگری اش است. بنابراین تا آن موقع فقط به او می اندیشیدم و گمان نمی کردیم مشکلی داشته باشیم. بعد از آن نیز رایزنی هایی با آقایان شهاب حسینی ، بهرام رادان و امین حیایی صورت گرفت که به توفق نرسیدیم. با توجه به این که از اول به دنبال کار جدیدی بودم به این فکر افتادم از نابازیگر استفاده کنم. نقش امیرعشقولانس خیلی خاص و سخت بود و هر کسی هم که فیلمنامه را می خواند، به این امر اذعان داشت. در سینمای ایران عموما نقش اول را یک ستاره و در کنار او چند بازیگر کمتر مطرح و حتی نابازیگر یا آماتور می گذارند، اما من تصمیم گرفتم نوآوری کنم و شخصیت اصلی فیلم را یک نابازیگر انتخاب و اطرافش از بازیگران حرفه ای و استار استفاده کنم . آقای محمدعلی محمدی از دوستان چندین ساله من در تدریس و تالیف کتاب های عربی است و در تدوین فیلمنامه نیز نقش بسزایی داشت.او به واسطه همکاری و دوستی چندین ساله و بااستعداد و قابل اعتماد بودن ، قرار بود یکی از پرسوناژهای فرعی را بازی کند، ولی با توجه به موارد ذکر شده و شخصیت خاصش که بی شباهت به امیرعشقولانس نبود، شد آنچه باید بشود و من این ریسک را نیز به سایر ریسک های خودم در این کار اضافه کردم .  فیلم را با تماشاگران دیده اید؟بیشترین انتقاد و تمجید از فیلم شامل چه مواردی بوده است؟ – یکی از دغدغه های شخصی من در سال های اخیر سینما بوده است. شاید کمتر کسی علاقمند به این باشد که بیشتر فیلمهای ساخته شده سالهای اخیر سینمای ایران را آن هم نه یکبار بلکه چندین بار بر روی پرده سینما ببیند. این امر برای من مهم بود ، هم برای فهمیدن درست فیلم و کار کارگردان و هم سنجش عکس العمل مخاطبان در سالن تاریک سینما . با این همه تصمیم گرفتم خلاف جریان آب شنا کنم. فیلم های حال حاضر سینمای ایران عموما در چند ژانر خاص تولید و پخش می شوند و من به دنبال کاری متفاوت و مسیر جدیدی بودم. لذا از درون یک کمدی موقعیت متفاوت ، یک درام عاشقانه را شروع کردم و ناگهان وارد موضوعات جدی روانشناسی ، اجتماعی ، خانوادگی ، فلسفی و عرفانی شدم و متناسب با این مفاهیم یک پایان شش وجهی را تدارک دیدم که مخاطب را بیازمایم. مخاطب در این دور هرمنوتیکی در میان اشک و لبخند و گاه سردرگمی ، مختار به رها شدن از بند فیلم ، اعتراض به آن ، مستاصل شدن ، درگیری با خویشتن ، همذات بنداری و یا رستگاری است و این یعنی ساختار شکنی به تمام معنا . اما با همه این موارد هر وقت فرصتی دست دهد با مخاطبان فیلم را می بینم و از نظرات مثبت و منفی شان مطلع می شوم، اما بگذارید کمی بعدتر درباره آنها سخن خواهم گفت ان شاءا… .  فیلم های کمدی این روزها با استقبال خوبی در گیشه مواجه شده اند و «عشقولانس» هم از این توفیق مستثنی نشده است. این روند را در سینمای ایران چطور ارزیابی می کنید و آیا موفقیت این فیلم ممکن است شما را در ساخت فیلم بعدی تان در همین ژانر تشویق کند؟! – البته ما زمان مناسبی برای اکران فیلم و نیز معرفی درست آن به مخاطبان نداشتیم. اکران در چنین زمانی با توجه به داغ شدن تنور جشنواره فیلم فجر برای همه فیلمسازان مخاطره آمیز است و همه از این حذر دارند. خصوصا امسال در میان اتفاقات و شلوغی های دی ماه ؛ یک دفعه چند روز قبل به شما اطلاع می دهند که فیلم تان اکران خواهد شد و شما نمی توانید هیچ تبلیغ و معرفی شایسته ای از فیلم داشته باشید. حتی آنونس دو دقیقه و سی ثانیه ای که یکی دو هفته قبل از اکران در سینماها برای معرفی فیلم پخش می شود نیز فرصت عرض اندام نداشت. حتی برای تبلیغات در فضای مجازی ، سرعت پایین اینترنت پایین بود و تلگرام فیلتر ، هوای سرد و فصل امتحانات دانشجویان و دانش آموزان … بدون هیچگونه حمایتی از سوی ارگان یا نهاد خاصی فیلم اکران شد. حتی هنوز هم موفق نشده ایم از شهرداری یک بلیبورد یا تابوی یک متر مربعی بگیریم! فیلم با یک آنونس کوتاه در فضای مجازی به عنوان یک کمدی لوده معرفی شد و به شدت مورد هجمه قرار گرفت و … اما با این حال به لطف الهی تاکنون در جذب مخاطب توفیق نسبی یافته است ، اما فیلم عشقولانس کمدی صرف نیست و لحظات تلخ و تاثیرگذار ، برهه هایی کاملا جدی و فضاهایی سمبلیک و نمادگونه دارد . هر چند توجه سینما به مخاطب هم به لحاظ جذب و هم به لحاظ سرمایه گذاری بسیار مهم است اما در نظر گرفتن این موارد، بدون داشتن نوآوری شاید نقطه ضعفی به حساب بیاید .

نوشته گلزار درگیر «سلام بمبئی» بود،یک نابازیگر نقش اول «عشقولانس» شد! اولین بار در بانی‌فیلم پدیدار شد.

منبع: بانی فیلم
آدرس کوتاه: http://www.rokh.in/news/36642
دیدگاه

آخرین خبرها
خبرهای پربازدید