چالش در نقش برایم جذاب است!

بانی فیلم-گروه تلویزیون- زینب علیپور: پرداختن به مسائل یک وزیر آن هم در قالب طنز و کمدی شاید در نگاه اول کمی حساسیت برانگیز باشد. آن هم در رسانه ای مثل تلویزیون که مخاطبانی با هر سلیقه و تفکری دارد. علیرضا بذرافشان در جدیدترین ساخته اش در تلویزیون به سراغ داستانی با مضمون سیاسی کمدی رفته است که مدتی است روی آنتن شبکه اول است و در نوع خود اتفاق تازه ای در تلویزیون محسوب می شود. سام درخشانی که سال گذشته سریال «هشت و نیم دقیقه» به کارگردانی شهرام شاه حسینی را روی آنتن شبکه دو داشت و این اواخر هم فیلم «خوب، بد، جلف» به کارگردانی پیمان قاسم خانی">پیمان قاسم خانی">پیمان قاسم خانی">پیمان قاسم خانی">پیمان قاسم خانی">پیمان قاسم خانی">پیمان قاسم خانی">پیمان قاسم خانی را روی پرده داشت، در این مجموعه نقش بادیگاردی به نام ارشیا مبتنی را ایفا می کند که از یک وزیر به نام محسن اعتبار محافظت می کند و در این راه با مسائل و اتفاقاتی روبرو می شود. از جمله دل بستگی اش به مرضیه دختر اعتبار آن هم در یک نگاه! درخشانی تا به امروز تجربه حضور در کارهای طنز را داشته است. اما با بازی در مجموعه «گسل» توانست تجربه متفاوتی را در کارنامه هنری اش رقم بزند. از این رو بانی فیلم با وی که این روزها برای بازی در یک پروژه سینمایی در برزیل به سر می برد، گفت و گویی داشته که در ادامه می خوانید:

 

 گویا این روزها سخت مشغول بازی در یک فیلم سینمایی در برزیل هستید. درباره نقشی که در این فیلم بازی می کنید، توضیح می دهید؟ – بله من مدتی است که به برزیل آمدم و مشغول بازی در فیلم سینمایی «من اینجا چی می خوام» به کارگردانی آقای اطیابی هستم که البته عنوان فیلم موقت است و به زودی تغییر می کند. من و پژمان جمشیدی و حمید فرخ نژاد بازیگران اصلی این فیلم هستیم. ضمن اینکه دو بازیگر خانم برزیلی هم دارد که نقش های اصلی را ایفا می کنند و بقیه بازیگرها هم برزیلی هستند.  این طور که پیداست کست فیلم «خوب، بد، جلف» باز هم در یک فیلم دیگر کنار هم قرار گرفته اند! – اتفاقا این فیلم هم کمدی است. البته بابک کایدان نویسنده آن است و فکر می کنم فیلمنامه با نمکی دارد و امیدوارم در اکران با استقبال خوبی روبرو شود.  در مورد نقشی که در این فیلم ایفا می کنید توضیحی ندادید! – این فیلم درباره دو جوانی است که درگیر ماجرایی می شوند و با یک گنگ برزیلی درگیر می شوند. بنابراین داستان فیلم درباره این دو تا رفیق قدیمی است که در برزیل به دردسر می افتند که من یکی از آنها هستم.  فکر می کنم تا یک ماه دیگر در این فیلم حضور دارید. پس در این مدت قاعدتا هم نمی توانید سریال خودتان را ببینید و هم در کار دیگری حضور داشته باشید. بنابراین بازتاب سریال «گسل» را تا به امروز چگونه ارزیابی می کنید؟ – خوشبختانه در برزیل یوتیوب فیلتر نیست و من می توانم به راحتی سریال را به عنوان یک بیننده دنبال کنم. ضمنا از شبکه های مجازی و از طریق دوستان خبرنگار فیدبک می گیرم. گویا توانسته سریال جای خودش را در دل مردم باز کند و مورد اقبال مخاطبان قرار بگیرد. خوشحالم که مردم سریال را دوست دارند. البته من فکر می کنم اوایل نسبت به سریال گارد داشتند و همه چیز برایشان یک مقدار تازه بود. یعنی درک این نوع کمدی برایشان سخت بود. اما در حال حاضر با آن ارتباط برقرار کرده اند و به نسبت قبل علاقه مندتر به دیدن و پی گیری سریال می شوند. چون فکر می کنم هرچقدر که سریال پیش می رود، جذابیت آن برایشان بیشتر می شود و با کاراکترها همذات پنداری بیشتری می کنند.  به لحاظ فیزیکی برای اینکه به یک بادیگارد نزدیک شوید، برای بازی در این سریال اضافه وزن پیدا کردید؟ در کنار اینکه برای این نقش چاق شدید، چه تمریناتی داشتید و ورزش های رزمی کار کردید تا به نقش نزدیک تر شوید؟ – اتفاقا برای اینکه به این نقش نزدیکتر شوم، سعی کردم اضافه وزن پیدا نکنم. ولی برای این نقش مدتی ورزش کردم و بدنسازی کار کردم. اما به جای اینکه وزن کم کنم، یک مقدار حجم آوردم و دمبل زدن ها باعش شد که کمی حجیم شوم. اما با این حال تمرینات ورزشی خاصی برای این نقش نداشتم. البته من قبلا کارته کار می کردم و کمربند رنگی بالا از کاراته دارم. بنابراین هر چیزی که به حرکات رزمی در کار مرتبط است، از آن موقع به یادم مانده است. البته ما سر صحنه هم مسوول بدلکاری داشتیم که با امیرحسین خنجری یک سری چیزها را هماهنگ می کردیم. بنابراین دوره خاصی برای بازی در این سریال نگذراندم.  شنیدم که تا به حال در قالب چنین نقشی حضور نداشته اید و ارشیا مبتنی تجربه جدیدی برای شما بوده است. تا به حال کار کمدی سیاسی به این شکل به شما پیشنهاد نشده بود؟ – فکر می کنم تا به حال سریالی با این مضمون که بخواهد در این سطح با سیاست شوخی کند و یکی از کاراکترهای اصلی اش معاون وزیر باشد، تا به حال ساخته نشده است. البته قرار بود اعتبار در فیلمنامه وزیر باشد که به دلایلی در نهایت معاون وزیر شد.  بله قبول دارم که تا به حال در هیچ کاری به خصوص در تلویزیون در قالب کمدی با زندگی یک وزیر آشنا نشده بودیم! – بله. تا به حال در یک کار کمدی تا این حد وارد زندگی و حواشی یک وزیر نشده بود. یعنی من تا به امروز سراغ ندارم. از طرفی نقش ارشیا هم که من در این کار بازی کردم، نقش بسیار سختی بود. نقشی که لب مرز بود. چون شغل جدی ای داشت، اما قرار بود که خود آن شخص تا حدودی خنگ و از آی کیو پایینی برخوردار باشد که تلفیق این دو با هم بدون اینکه هجوی باشد و کاریکاتوری شود، خیلی اتفاق سختی بود. از این رو باید شخصیتی خلق می شد و این کاراکتر در شرایط مختلف رفتارهای مختلفی از خودش نشان می داد. مثلا در یک جاهایی باید جدی بود و کارش را خیلی جدی انجام می داد. چون در کار نمی توانست شوخی کند. بنابراین اگر در شغلش آدم دست و پا چلفتی بود، سیستم محافظین زیر سوال می رفت. به همین دلیل اصلا نمی شد شوخی کرد. اما از آن طرف هم برای مادرش پسر خیلی لوسی است و در محله ای که زندگی می کند، رفتار دیگری دارد. یعنی آی کیو اجتماعی اش در کل پایین است. حالا فکر کنید همه اینها در کنار هم و در راستای یک کاراکتر اجرا شود، چقدر بازی را برای بازیگر سخت می کند. ضمن اینکه راکورد بازی هم حفظ شود که همه جا یک شکل و یکدست شود، خیلی کار سختی بود. بنابراین نمی دانم چقدر توانسته ام از عهده چنین نقشی بربیایم که امیدوارم توانسته باشم به خوبی این کاراکتر را ایفا کنم.  معمولا اینگونه کارها همانطور که شما هم گفتید، با حساسیت هایی روبرو است. بنابراین زمانی که نقش ارشیا به شما پیشنهاد شد، نگران حواشی احتمالی آن نبودید؟ اینکه عده ای به این سریال و شخصیت ارشیا و دست و پاچلفتی بودنش در گاهی مواقع معترض باشند؟ چون عده ای عادت کرده اند که به هر چیزی اعتراض کنند؟ – به هر حال هر کاری که ساخته می شود، یک سری هستند که آن کار را دوست دارند و عده ای هم جزو منتقدان به آن هستند و دوستش ندارند. بنابراین باید به این فکر کرد که کاری کنی عده بیشتری را خوشحال کنی. زمانی که من این سناریو را می خواندم، احساس کردم یک سناریو بسیار جذاب و شیرینی است که علاوه بر اینکه با سیاست شوخی می کند، به نوعی به مشکلات اجتماعی هم اشاره می کند و از این منظر وجوه مختلفی دارد. به نظر من «گسل» یک کمدی اجتماعی است که در آن اکشن، عشق، رویا پردازی و فانتزی هم وجود دارد و همه اینها در کنار هم باعث شده سناریو سرگرم کننده ای شکل بگیرد. به همین دلیل احساس کردم که مردم لحظاتی را لازم دارند که مقابل تلویزیون بنشینند و از مسائل روزمره و خستگی های کاری و اتفاقات و انرژی های بدی که وجود دارد، یک مقدار رها شوند و ذهنشان معطوف به کاری شود که نیاز به فکر کردن ندارد و می توانند لحظات شیرینی را تجربه کنند. ضمن اینکه هر نقشی که من را از خودم دور کند و به چالش بکشد، برایم جذاب تر است. ارشیا هم از آن نقش هایی بود که تا به حال بازی نکرده بودم. ارشیا با اینکه سی سال دارد، اما مثل بچه هاست و برای مادرش پسر لوسی است. آن هم در شرایطی که من ۴۱ سال دارم و باید نقشی را بازی می کردم که یک جوان ۳۱ ساله است، اما مثل بچه هاست و به لحاظ رفتارهای اجتماعی مثل یک پسر ۲۰ ساله رفتار می کند. به همین دلیل برایم ارشیا نقش جذابی بود.  نگفتید که از ابتدا نگران اعتراض و حواشی این سریال و نقش نبودید؟ – به هر حال من همه نقدها را می شنوم و اگر مفید باشد، از آنها استفاده می کنم. اما عده ای هم هستند که به همه چیز اعتراض می کنند و بنابراین اهمیتی نمی دهم.  با این حال از سکانس های بازی شما به دلیل همان حساسیت هایی که گفتم پلانی هم حذف شده است؟ – باید بگویم که خوشبختانه هیچ پلانی از کار حذف نشده است. شرایط تلویزیون بهتر از قبل شده است. به هر حال من فکر می کنم تصمیم گیرنده های تلویزیون به این نتیجه رسیده اند که فضا را باید کمی بازتر کرد و با جامعه همراه تر و همسوتر شوند تا بتوانند مردم را به تلویزیون جذب کنند و بتوانند آشتی دوباره ای بین مردم و تلویزیون ایجاد شود و من این را به فال نیک می گیرم. البته یکی دو سالی هست که من متوجه این اتفاق شده ام که ممیزیها کمتر شده و فضای تلویزیون بازتر شده است. امیدوارم این روند همین طور ادامه پیدا کند تا مردم ما از دست ماهواره و سریال هایش راحت شوند و بتوانند سلائق و علائق خودشان را در تلویزیون پیدا کنند تا بازهم مخاطب تلویزیون بیشتر شود.  پس با این حساب هیچ دیالوگی و یا سکانسی از کار حذف نشده است؟ – یک سری جمله و کلمه در کار حذف شده است که فکر می کنم مخاطبان سریال متوجه این شده اند. اما خوشبختانه سکانس و پلانی که باعث شود به کار لطمه وارد شود تا به الان از کار حذف نشده است.  با آقای بذرافشان پیش از این سریال همکاری کرده بودید؟ از فضای این کار و همکاری با آقای بذرافشان هم بگویید. – ما پیش از این سالها پیش همکاری دلچسب و شیرینی در سریال «نابرده رنج» داشتیم. به جرات می توانم بگویم که این سریال نقطه عطفی در کارنامه من بود. «نابرده رنج» برای من یک تجربه متفاوت و بسیار خوب بود. البته مردم هم آن کار را دوست داشتند. از طرفی من قلم آقای بذرافشان را خیلی دوست دارم. به خصوص دیالوگ نویسی و روند داستانی را که ترسیم می کنند خیلی دوست دارم و برایم جذاب است. همکاری با ایشان با توجه به اینکه رفاقت و دوستی صمیمانه ای با هم داریم، برای من همواره دلچسب بوده است و امیدوارم باز هم این همکاری ادامه پیدا کند و ما بتوانیم کارهای بهتر و بیشتری را با هم تجربه کنیم.  از بازیگر مقابلتان آقای امکانیان که فکر می کنم نخستین همکاری تان بود و بده بستان ها و پاس کاری هایی که در خلال کار داشتید بگویید. – اگر در چند کار اخیر من دقت کرده باشید، ارتباط من با پارتنرهایم بسیار خوب بوده و همیشه توانسته ایم بده بستان های خوبی داشته باشیم. چه از کامبیز دیرباز در «نابرده رنج» و قبل تر از آن هم با دوستان دیگر تا برسیم به پژمان جمشیدی. بنابرانی من همواره سعی کرده ام رابطه ام را با بازیگرهای مقابلم بر اساس بده بستان های خوب و دوستانه سر صحنه انجام بدهم و کار را پیش ببریم. در مورد این سریال هم با آقای امکانیان که یکی از پیشکسوت های ما هستند، ارتباط خوبی در کار داشتیم. آقای امکانیان بسیار روی نقششان متمرکز بودند و روی کار خیلی پربار ظاهر می شدند و این برای من خیلی جذاب بود و به من کمک می کرد تا بده بستان های خوبی داشته باشیم. ضمن اینکه به همدیگر ایده می دادیم و در روند بهتر شدن کار به هم کمک می کردیم. یک چیزهایی به نظر من می رسید و با ایشان مطرح می کردم و یک سری چیزها هم ایشان مطرح می کردند. در نهایت اینکه بازی در این سریال و همکاری با آقای امکانیان همکاری بسیار دلچسبی بود و امیدوارم باز این همکاری ادامه داشته باشد.  خودتان سریال «گسل» را چگونه ارزیابی می کنید؟ به عنوان عضوی از این سریال و هم به عنوان مخاطب سریال. – ارزیابی من از این سریال اینگونه است که باید بگویم من سریال را دوست داشتم که بازی در آن را پذیرفتم. از همان ابتدا هم که فیلمنامه را می خواندم، احساس می کردم که بای ک سریال بسیار متفاوت روبرو هستم. کاری است که پیش از این کمتر در تلویزیون دیده ایم. شکل و ساختار جدیدی دارد و طنز جالب و جذابی است. من اطمینان دارم که مردم سریال را دوست خواهند داشت و خیلی دیر آن را فراموش می کنند. شاید باعث شود که از این نوع سریال ها بیشتر در تلویزیون ساخته و پخش شود. سریال هایی که پر از فانتزی باشد و پر از لحظات خاص و رویا پردازی. من فکر می کنم همین طور که من سریال را دوست دارم، مردم هم دوست خواهند داشت. البته شاید در ابتدا روایت قصه باورپذیر نبود و سخت ارتباط برقرار نمی شد. اما درنهایت وقتی با قصه و سریال همراه شوند، می توانند با کاراکترها ارتباط برقرار کرده و سریال را دوست داشته باشند. امیدوارم این اتفاق تا پایان برای سریال رخ بدهد و مردم همچنان همراه کاراکترهای این سریال باشند.

نوشته چالش در نقش برایم جذاب است! اولین بار در بانی‌فیلم پدیدار شد.