سینمای ایران؛ پنج منهای «داوود رشیدی» | نیمرخ

سینمای ایران؛ پنج منهای «داوود رشیدی»

تئاتر ایران همواره محل رشد و شکوفایی چهره‌های مطرح و هنرمندان بزرگ بوده و بارها به هنرهای دیگر و به‌خصوص سینما یاری رسانده و مایه‌ی بالندگی و پیشرفت فیلم‌های ایرانی شده است. اما در میان همه‌ی آمدگان و رفتگان صحنه‌های تئاتر، چند نام همواره در تاریخ هنر این سرزمین خواهند درخشید و گویی سرنوشت و حتی هویت‌شان به یکدیگر گره خورده است. این پنج بزرگ به نوعی اعتبار و حیثیت هنر نمایش در ایران هستند و حضورشان چه بر روی صحنه و چه در برابر دوربین همواره با وقار و حرمت همراه بوده و هست.

البته در باغ سرسبز تئاتر، درختان تناور دیگری هم هم‌بالای آنان هستند و چه‌بسا در سایه‌گستری و باروری دست‌کمی از این پنج نام ماندگار نداشته باشند، اما روند وقایع چنان بوده که از بین این همه نام بزرگ و پرارج‌وقرب تنها این پنج تن به یکدیگر گره خورده‌اند و در نگاه مردم اعتبار و محبوبیت یافته‌اند، چنان که وقتی نام یکی از این بزرگان برده می‌شود مردم بی‌اختیار چهار عزیز دیگر را نیز به یاد می‌آورند و تصویرشان را از ذهن می‌گذرانند؛ استادان عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز و... داود رشیدی. و دریغا که اکنون از شمار این پنج تن یکی کم شده و اهل فرهنگ و هنر این سرزمین به سوگ پیر شیرین‌سخن سپیدموی سپیدرویی نشسته‌اند که بخشی از بهترین خاطره‌ها و تصویرهای ذهنی‌شان را به حضور گرم و دلپذیر او در فیلم‌ها و سریال‌های به‌یادماندنی نیم قرن اخیر مدیون‌اند.
مرور کارنامه و آثار و تأثیرات داود رشیدی کار ساده‌ای نیست و به اندازه‌ی خلاصه کردن حاصل عمری پرکار و پربار در ظرفی محدود دشوار است. تلاش می‌کنیم به احترام خاطره‌ی هنرمندی بزرگ و مردی دوست‌داشتنی، لحظه‌ها و تکه‌های پراکنده‌ای از مسیر پیموده‌ی او را کنار هم بگذاریم و به تصویری از حیات هنری او برسیم. درگذشت این استاد گران‌قدر برای شاگردان و دوستدارانش غم سنگینی است، اما بیش از همگان شاید خانواده‌ی هنرمندش، دخترش لیلی، همسرش احترام برومند و خواهران همسرش راضیه و مرضیه برومند سوگوار و اندوهگین باشند. درگذشت پدر و دوست و استادشان را به آنان و به تمامی دوستداران سینما و تئاتر ایران تسلیت می‌گوییم و برای‌شان شکیبایی آرزو داریم.

داود رشیدی متولد ۱۳۱۲ تهران به خاندانی سرشناس از رجال تأثیرگذار عهد قاجار و دوران مشروطه منتسب است. پدربزرگش از روحانیان مشروطه‌خواه بود و جدش زین‌العابدین حایری مازندرانی از مراجع تقلید عصر قاجار و از چهره‌های شاخص روحانیت سیاسی آن دوران شمرده می‌شد. پدرش دیپلمات بود و در چند کشور سفیر شد و خلق‌وخویی نرم و متمایل به فرهنگ و هنر داشت. این سلسله‌ی مردان نامی، تنها یک هنرمند بزرگ کم داشت که آن قرعه هم به نام داود رشیدی خورد. او از همان ابتدا کشش و گرایش آشکاری به هنر و ادبیات داشت. از نوجوانی که به اقتضای حرفه و موقعیت سیاسی پدرش مدام مسافر کشورهای دیگر می‌شد تا سال‌های تحصیل متوسطه که در ترکیه و فرانسه گذراند همواره به سمت موضوع‌ها و رده‌های فرهنگی و هنری متمایل می‌شد و در نهایت هم تحصیل دانشگاهی‌اش را در بازیگری و کارگردانی تئاتر در ژنو ادامه داد و هنرجو/ دانشجوی کنسرواتوار ژنو شد.

عکس از محمد اسماعیلیپس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت و در اداره‌ی تئاتر (وابسته به وزارت فرهنگ و هنر وقت) استخدام شد؛ پیش‌تر از آن هم زمانی که هنوز کودکی هفت‌هشت ساله بود با معرفی دخترعمه‌اش خانم دکتر طوسی حایری به عبدالحسین نوشین، نقشی کوچک و گذرا در نمایش مردم را تجربه کرده بود و با توجه به فضای زندگی‌اش در نوجوانی و سپس جوانی که سرشار از حال‌وهوای هنر و ادبیات بود به هیچ وجه بیگانه با تئاتر نبود و با استخدام در اداره‌ی تئاتر دقیقاً سر جای خودش قرار گرفت. با همین پشتوانه و به خاطر علایق عمیقش به تئاتر بود که بلافاصله پس از جا افتادن در اداره‌ی تئاتر، گروه تئاتر امروز را پایه‌گذاری کرد که چهره‌های سرشناسی چون پرویز فنی‌زاده، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، سیاوش طهمورث، مرضیه برومند و سوسن تسلیمی از اعضایش بودند. هم‌زمان با بازی در فرار از تله (جلال مقدم) در سینما هم جای پایی برای خود باز کرد و خیلی زود به گزینه‌ی پرکار نقش‌های مکمل اثرگذار تبدیل شد. ضمن این‌که نمایش‌نامه‌های خارجی را به فارسی برمی‌گرداند و چند متن نوشته‌ی غلامحسین ساعدی را هم در قالب تله‌تئاتر کارگردانی کرد.

در ۱۳۵۲ از اداره‌ی تئاتر به تلویزیون ملی رفت و مدیر گروه نمایش و سرگرمی شد. بخش عمده‌ی انرژی و وقتش در این دوران صرف برنامه‌ریزی و حمایت از تولید نمایش‌های تلویزیونی و برنامه‌های دراماتیک تلویزیون ملی می‌شد، ولی در همین دوران شاه‌نقش بزرگ کارنامه‌اش را در کندو (فریدون گله) بازی کرد و از بسیاری جهات به اوج موفقیتش در سینما رسید. مجموعه‌ی فعالیت‌هایش در تلویزیون و تئاتر، در کنار وجهه‌ی مثبتی که در سینما به دست آورده بود، باعث شد در ردیف معدود بازیگران معتبر و آبرودار سینمای ایران قرار بگیرد که پس از انقلاب هم مانع چندانی برای حضورشان ایجاد نشد و در نتیجه با توجه به کمبود بازیگران نامدار و محبوب در نخستین سال‌های سینمای پس از انقلاب، عملاً جایگاهش به عنوان بازیگری پرکار تثبیت شد و سال‌های ابتدایی دهه‌ی شصت را باید شلوغ‌ترین دوران کارنامه‌اش دانست. البته این پرکاری به آن معنا نبود که مسیر ورودش به سینمای پس از انقلاب را گل‌آذین کرده بودند: «سال ۵۸ خواستند از تلویزیون تقاضای بازنشستگی کنم و همین کار را هم کردم. اول با تقاضای بازنشستگی موافقت شد و بعد اخراجم کردند تا حقوق نگیرم. بچه‌های جوان که در گروه پاک‌سازی فعال بودند، آمدند و گفتند ما شما را پاک‌سازی نمی‌کنیم، اخراج می‌کنیم تا جای دیگر بتوانید کار کنید. من هم خداحافظی کردم و رفتم.» با این وجود در سال‌های نخستین پس از انقلاب او در نزدیک به بیست فیلم بازی کرد که شیلات، خانه‌ی عنکبوت، کمال‌الملک و گل‌های داودی از مشهورترین آن‌ها بودند.

طبیعتاً نقش‌های او در بسیاری از فیلم‌های اولیه‌ی سینمای پس از انقلاب چندان مجالی برای هنرنمایی او و بروز توانایی‌هایش ایجاد نمی‌کردند، اما اعتبار او به عنوان بازیگری باتجربه و توانا در گذر از این تجربه‌های نه‌چندان موفق هم بدون آسیب ماند. جا به جا هم اگر فرصتی فراهم می‌شد با بازی در نقش‌های مکمل خوب و اثرگذار، به مخاطبانش یادآوری می‌کرد که هنوز همان بازیگر نقش آقا حسینی کندو است و چیزی از قابلیت‌هایش کم نشده است.

با پوست انداختن سینمای ایران در میانه‌های دهه‌ی ۱۳۶۰ و رواج گونه‌های تازه‌ای از فیلم‌های سینمایی، رشیدی عرصه‌ی جدیدی را آزمود که خیلی زود به موفق‌ترین تصمیم حرفه‌ای‌اش تبدیل شد و راه او را به خانه‌های مردم و قلب‌های‌شان باز کرد؛ او خانه‌اش را از سینما به تلویزیون تغییر داد، همان طور که ده سال قبلش از تئاتر به سینما اثاث‌کشی کرده بود. البته در این تصمیم‌گیری، جبر زمانه هم بی‌تأثیر نبود، ولی در هر صورت نتیجه‌اش برای بازیگر میان‌سالی که کوله‌باری از تجربه را به دوش می‌کشید و اعتبارش اجازه نمی‌داد که زیر بار هر نقش و هر فیلم‌نامه‌ای برود، بسیار مثبت بود.

فرار از تله (جلال مقدم)در سال ۱۳۶۳ و پس از بازی در دو فیلم کیومرث پوراحمد ناگهان فعالیت سینمایی رشیدی قطع شد و نزدیک به ده سال متوقف ماند. با این حال او همچنان در اواسط دهه‌ی شصت و اوایل دهه‌ی هفتاد در حالی که اجازه‌ی فعالیت در سینما را نداشت، حضور پررنگی در سریال‌های تلویزیونی داشت که به‌مراتب پرمخاطب‌تر از سینما بود؛ سریال‌هایی چون گرگ‌ها و عطر گل یاس تماشاگران زیادی داشت اما مشهورترین نقش او مفتش شش انگشتی در سریال هزاردستان (علی حاتمی) بود. بازی او در این سریال و حضور چشمگیرش در ویترین پرستاره‌ی هزاردستان نقطه‌ی اوج دیگری را در کارنامه‌اش رقم زد و باعث شد تقریباً تمام مردم و مخاطبان بالقوه‌ی تلویزیون، با احترام به ستایش بازی او بنشینند.

از همین سال‌ها اسطوره‌ی هنری «پنج بزرگ تئاتر و سینما» شکل گرفت و رشیدی در تمام گزینش‌ها یکی از انتخاب‌های اصلی مردم و منتقدان و اهل سینما بود. او با حضور مداومش در تلویزیون و بازی در سریال‌هایی که بعضی از آن‌ها به‌راحتی خیابان‌های شهرهای بزرگ را خلوت می‌کردند و مخاطبان چندین میلیونی داشتند، وارد مسیر تازه‌ای شد که چه‌بسا حتی بیش‌تر از سینما در قوام محبوبیتش نقش داشت. صدای خاص و پرورده‌ی او و تسلطش روی فن بیان یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های بازی او بود که در تلویزیون و در غیاب دوبله مجال بروز یافت و به شناسه و امضای هنری‌اش تبدیل شد. او کلمات را با دقت خاصی و خیلی شمرده به زبان می‌آورد و فرم خاص نفس گرفتن و تقطیع واژگانش به قدری شخصی و اصیل بود که نه مشابهی داشته و نه تا به امروز مقلد مستقیمی برایش وجود دارد، اما تأثیرش روی شیوه‌ی دیالوگ‌گویی و فن بیان بازیگران تئاتر و سینما مشهود است.

تا زمانی که سایه‌ی دوبلورهایی سرشناس با صداها و لحن‌های خاص‌شان روی بازی او احساس می‌شد هنوز کیفیت واقعی بازی‌اش فقط برای تماشاگران پیگیر تئاتر آشکار بود، اما تلویزیون فضا و فرصتی فراهم کرد که همگان با سبک خاص بازی و شیوه‌ی بیان رشیدی آشنا شوند و او را با آن صدا و لحن خاص به جا بیاورند. در مجموع سال‌های ۱۳۷۰ و پس از آن سال‌های باروری و پرکاری او در تلویزیون بود و در اغلب سریال‌های مهم آن زمان نامش به چشم می‌خورد. آوای فاخته، گل پامچال، تنهاترین سردار، ولایت عشق، مختارنامه و کلاه‌پهلوی از دیگر کارهای تلویزیونی مشهور او در سال‌های گذشته بوده است. گذشته از آن، به عنوان راوی مستند نیز تجربه‌هایی در تلویزیون داشت و تسلطش روی زبان فرانسه باعث می‌شد حضورهایی در عرصه‌ی آثار غیرداستانی هم داشته باشد.

در این سال‌ها ارتباط او با صحنه هم قطع نشد و همچنان موقعیتش را به عنوان یکی از شمایل‌های وزین تئاتر در ایران حفظ کرد. در سال ۱۳۷۰ او پیروزی شیکاگو را در تئاتر شهر روی صحنه برد که پرفروش‌ترین تئاتر ایران پس از انقلاب شد و یکی از گسترده‌ترین تبلیغ‌های شهری را در بین نمایش‌های ایرانی داشت. در سال ۱۳۹۱ نشان درجه یک فرهنگ و هنر ایران از سوی ریاست جمهوری به داود رشیدی اعطا شد و البته از سال‌ها پیش از آن چهره‌ی ماندگار عرصه‌ی هنر شناخته می‌شد. بخش مهمی از فعالیت‌های او در سال‌های پایانی، تلاش برای هموار کردن مسیر جوان‌ترهای تئاتر بود. او به جای تمرکز روی اجرای نمایش‌هایی به کارگردانی خودش، سعی می‌کرد شرایطی فراهم کند که نورسیدگان و شاگردانش بتوانند نمایش‌های‌شان را روی صحنه ببرند و استعدادشان را نشان دهند.

در سال‌های آخر دچار آلزایمر شده بود و حال عمومی‌اش خوب نبود، اما حضور تاریخی‌اش در عکس یادگاری مشهوری که برای چاپ روی جلد شماره‌ی ۵۰۰ ماهنامه‌ی فیلم گرفت، بار دیگر یادآور شمایل شیک و پاکیزه و آراسته‌ی مردی بود که اشرافیتی توأم با وقار را در اغلب نقش‌هایش بازتاب می‌داد و هرگز جلوی دوربین هیچ کارگردانی شلخته و شتاب‌زده حاضر نشد. طمأنینه و وقار ذاتی او که ملازم بهترین نقش‌های کارنامه‌اش بوده در طول چند دهه به ویژگی اصلی شمایل دراماتیک او تبدیل شد و حتی در حضوری دوستانه و افتخاری هم می‌توان رد این وقار و آقامنشی را دید. او در سال‌ها و بلکه ماه‌های آخر عمر پربارش هم به هر کس و هر چیزی شبیه بود جز پیرمردی شکسته و آلزایمری که از انجام حرکات ساده‌ی روزمره‌اش هم ناتوان است.

در حضور به‌یادماندنی‌اش در لوکیشن عکس‌برداری جلد شماره‌ی ۵۰۰، با این‌که حرکاتش کمی کُند و بریده‌بریده بود، اما وقتی اصغر فرهادی و دخترش لیلی دستش را گرفتند و عباس یاری و دیگر همراهان آن شماره به استقبالش آمدند، ناگهان انگار تنها تفاوتش با دیگران همان سر سوزن کُندی بود، نه بیماری و سالخوردگی و ضعف. و بی‌گمان تصویر داود رشیدی با همین استواری و وقار ذاتی در یادها خواهد ماند و با خاطره‌ی ده‌ها نقش مهم و حضوری دلپذیر و دوست‌داشتنی...

یادش گرامی و نامش بلند باد منبع: مجله فيلم                                   
منبع: نقد فارسی
آدرس کوتاه: http://www.rokh.in/news/1942
دیدگاه

آخرین خبرها
خبرهای پربازدید

کیومرث پوراحمد

برگزاری بزرگداشت کیومرث پوراحمد در خانه سینما

مراسم بزرگداشت و یادبود کیومرث پوراحمد چهارشنبه ۲۹ فروردین‌ماه در خانه سینما برگزار می‌شود. نوشته برگزاری بزرگداشت کیومرث پوراحمد در خانه سینما اولین بار در سوره سینما پدیدار شد.

۱۴۰۳/۰۱/۲۶

کیومرث پوراحمد

مراسم بزرگداشت کیومرث پوراحمد در خانه سینما

شانزدهم فروردین ماه نخستین سالروز درگذشت زنده‌یاد کیومرث پوراحمد کارگردان مهم و تاثیرگذار سینمای ایران بود‌ و به همین مناسبت مراسم بزرگداشت و یادبود این هنرمند در خانه سینما برگزار خواهد شد. به گزارش سینماسینما، زمان برگزاری این مراسم روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ساعت ۱۶:۳۰ در سالن سیف‌الله داد است....

۱۴۰۳/۰۱/۲۶

داوود رشیدی
احترام برومند

نمایش فیلم‌تئاتر «دیکته» در سینماتک خانه هنرمندان ایران

فیلم‌تئاتر «دیکته» نوشته غلامحسین ساعدی (گوهر مراد) و به کارگردانی داود رشیدی در سینماتک خانه هنرمندان ایران نمایش داده و تحلیل و بررسی می‌شود. به گزارش سینماسینما، پنجمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان...

۱۴۰۲/۱۱/۲۷

شهاب حسینی

شهاب حسینی: می‌خواهم فیلمی اقتباسی از ساعدی بسازم

شهاب حسینی با بیان اینکه قصد دارد یک فیلم اقتباسی از غلامحسین ساعدی بسازد، گفت:‌ سینما رسالتی دارد و این هنرمند است که باید سلیقه بسازد و برای جامعه پیشنهاد دهنده باشد. به گزارش سینماسینما، عصر روز یکشنبه، ۱۰ دی‌ماه فیلم «مقیمان ناکجا» در سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران به...

۱۴۰۲/۱۰/۱۱

سیاوش طهمورث

سیاوش طهمورث مهمان برنامه «رخ به رخ» می‌شود

برنامه گفتگو درامای «رخ به رخ» در سومین قسمت خود میزبان سیاوش طهمورث بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون خواهد بود. نوشته سیاوش طهمورث مهمان برنامه «رخ به رخ» می‌شود اولین بار در سوره سینما پدیدار شد.

۱۴۰۰/۰۸/۱۲

سیاوش طهمورث

«سیاوش طهمورث» بین دیوارهای شیشه‌ای «رخ به رخ»

  برنامه گفتگو درامای «رخ به رخ» در سومین قسمت خود که جمعه ۱۴ آبان ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه دو سیما روانه آنتن می‌شود میزبان سیاوش طهمورث بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون خواهد بود. به گزارش مشاور رسانه‌ای برنامه، «رخ به رخ» در قالب یک گفتگو درامای تلویزیونی با...

۱۴۰۰/۰۸/۱۲

بهرام بیضایی
سوسن تسلیمی

کالبد شکافی کارنامه‌ی سینمایی بهرام بیضایی/ نگاهی به کتاب «موزاییک استعاره‌ها»

سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی “دکتر بهمن مقصودلو” منتقدِ فیلم ، پژوهشگر و مستندساز نام آشنا و پُرتلاش،  سازنده ی فیلم مستند ” موزاییک استعاره ها” ( ۲۰۱۹ م ) با پشتوانه ی نزدیک به دو دهه پی جویی و شکیبایی فراوانش    –  در فاصله ی سال های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۶-...

۱۴۰۲/۱۰/۱۹

شهلا ریاحی
سوسن تسلیمی

پرده‌خوانیِ شیرینِ رنج‌های ناشنیده و ناگفته!

پرده‌خوانیِ شیرینِ رنج‌های ناشنیده و ناگفته!

سینماسینما، عزیزالله حاجی مشهدی اجرای برخی طرح ها در عرصه‌ی تولید فیلم – به ویژه فیلم مستند – به دلیل دشوارهای خاص آن، جز با تلاش مضاعف و شور و شوقی از سرِ دل‌سپردگی، امکان پذیر نخواهد شد. شهامت و پُردلی دکتر بهمن مقصودلو کارشناس نام آشنای سینما با پشتوانه‌ی...

۱۴۰۰/۰۶/۳۱

علی نصیریان

بازیگر کودک «نوروز» از تجربه بازی‌اش در برابر نصیریان گفت

بازیگر کودک «نوروز» از تجربه بازی‌اش در برابر نصیریان گفت

بازیگر کودک فیلم سینمایی «نوروز» از جذابیت‌های بازیگری کنار علی نصیریان و کارگردانی سهیل موفق گفت. طاها شادی‌فر بازیگر نقش اصلی و کودک فیلم سینمایی «نوروز» که این روزها روی ...ادامه مطلب نوشته بازیگر کودک «نوروز» از تجربه بازی‌اش در برابر نصیریان گفت اولین بار در بانی فیلم. پدیدار شد.

۱۴۰۳/۰۱/۱۸

علی دهکردی
علی نصیریان

حرف‌های علی دهکردی و علی نصیریان در دیدار با رئیس جمهور

مدیرعامل خانه سینما در دیدار اهالی فرهنگ و هنر با رییس جمهور از تحقیر هنرمندان با واژه سلبریتی و مشکلات بیکاری، تورم و مالیات جامعه هنری صحبت کرد. به گزارش ...ادامه مطلب نوشته حرف‌های علی دهکردی و علی نصیریان در دیدار با رئیس جمهور اولین بار در بانی فیلم. پدیدار...

۱۴۰۲/۱۲/۲۷

اصغر فرهادی

صعود مقاومت ناپذیر و حیرت انگیز آقای کارگردان/ نگاهی به فیلم «چهارشنبه سوری» به مناسبت سالروز تولد اصغر فرهادی

سینماسینما، حسین آریانی «چهارشنبه‌سوری» سومین فیلم اصغر فرهادی که بخش اول از سه گانه اش (در کنار فیلم های درباره الی و جدایی نادر از سیمین) درباره قضاوت، دروغ و پنهان کاری است، دربردارنده ی نخستین زمینه سازی ها و کوشش ها برای شکل گیری مولفه های اصلی آنچه ما...

۱۴۰۳/۰۲/۱۷

شهاب حسینی
اصغر فرهادی

شهاب حسینی؛ تنوع در پذیرش نقش، تناقض و شتابزدگی در واکنش‌ها/ یادداشت کیوان کثیریان

سینماسینما: کیوان کثیریان در مجله واو نوشت: سینمای ایران پس از انقلاب، بازیگران پرتعدادی را به خود ندیده که بتوانند سالیان دراز خود را در سطح اول سینما حفظ کنند. شهاب حسینی یکی از این چهره‌های کم شمار است. او گرچه کمی دیر- در ۲۸ سالگی- بازی جلوی دوربین سینما...

۱۴۰۳/۰۲/۱۴


نکوداشت فهیمه راستکار

جمعی از هنرمندان هم زمان با سالروز درگذشت فهیمه راستکار یاد او را گرامی داشتند. به گزارش مهر، یادبود فهیمه راستکار بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون با حضور جمعی از ...ادامه مطلب

۱۴۰۲/۰۹/۰۴

جمشید مشایخی

افسوس مضاعف؛ رضا داودنژاد، «مصائب شیرین»، کات!

مخابره خبر درگذشت رضا داودنژاد در شامگاه ۱۳ فروردین ماه در حالی که چند سال قبل در چنین روزی خبر درگذشت جمشید مشایخی را مخابره کردیم، آنقدر سخت بود که ...ادامه مطلب نوشته افسوس مضاعف؛ رضا داودنژاد، «مصائب شیرین»، کات! اولین بار در بانی فیلم. پدیدار شد.

۱۴۰۳/۰۱/۱۴

جمشید مشایخی

سالمرگ هنرپیشه‌ای که به نقش‌ها هویت می‌داد؛ جمشید مشایخی

«جمشید مشایخی با ایفای نقش در ژانرها و شخصیتهای مختلف از ناصرالدین شاه و کمال الملک تا یک رفتگر نشان داد چقدر انعطاف‌پذیر و آماده پذیرش نقش‌های پیچیده، چند وجهی ...ادامه مطلب نوشته سالمرگ هنرپیشه‌ای که به نقش‌ها هویت می‌داد؛ جمشید مشایخی اولین بار در بانی فیلم. پدیدار شد.

۱۴۰۳/۰۱/۱۲

داوود رشیدی
احترام برومند

فیلم‌تئاتر «دیکته»؛ داوود رشیدی هیچگاه زیر بار سانسور نرفت/ امید تنها راه نجات ما نیست، باید حرکت کنیم! 

پنجمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه دوم اسفند ۱۴۰۲، به نمایش فیلم‌تئاتر «دیکته» در سالن استاد فریدون ناصری اختصاص داشت. به گزارش سینماسینما، پس از نمایش این فیلم‌تئاتر، نشست تحلیل، بررسی...

۱۴۰۲/۱۲/۰۳

بهرام بیضایی

داریوش فرهنگ: بهرام بیضایی استاد فن در سینما است

هفتمین و آخرین جلسه کارگاه کارگردانی و بازیگری در سینما توسط داریوش فرهنگ عصر روز گذشته همراه با اعطای گواهی پایان دوره به شرکت کنندگان در موزه سینما برگزار شد. به گزارش سینماسینما، داریوش فرهنگ در ابتدای این جلسه گفت: هنرمندان در گذشته جاده‌های سنگلاخ موجود در مسیر فعالیت هنری...

۱۴۰۲/۱۰/۲۸


داریوش فرهنگ: زرین دست بهترین فیلمبردار فنی سینمای ایران است

پنجمین جلسه کارگاه بازیگری و کارگردانی در سینما با حضور داریوش فرهنگ عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد. به گزارش سینماسینما، داریوش فرهنگ در ابتدا با اشاره به ابیاتی از سعدی گفت: این جلسات برای من هم آموزنده است و ما می‌توانیم در ارتباط و صحبت...

۱۴۰۲/۱۰/۱۷

مرضیه برومند
ایرج طهماسب

همه جمع‌اند؛ وس اندرسون، ایرج طهماسب و مرضیه برومند در «مدرسه دلقک‌ها»

نیما مظاهری کارگردان نمایش «مدرسه دلقک‌ها» عنوان کرد این نمایش را با توجه به علاقه‌ای که به کارهای وس اندرسون، ایرج طهماست و مرضیه برومند دارد، نوشته و کارگردانی کرده ...ادامه مطلب

۱۴۰۲/۰۹/۲۸

علی دهکردی
مرضیه برومند

حمایت ۲۶ صنف سینمایی برای علی دهکردی/ پاسخ مدیرعامل جدید خانه سینما

حمایت ۲۶ صنف سینمایی برای علی دهکردی/ پاسخ مدیرعامل جدید خانه سینما

صنوف مختلف سینمایی در پیام‌هایی جداگانه ضمن تبریک به علی دهکردی از او برای پذیرش مسئولیت مدیرعاملی خانه سینما تشکر کردند. به گزارش سینماسینما، ۲۶ صنف سینمایی طی پیام‌هایی جداگانه، انتخاب علی دهکردی به سمت مدیرعاملی خانه سینما را تبریک گفتند و از زحمات مرضیه برومند مدیرعامل سابق تشکر کردند....

۱۴۰۲/۰۸/۲۷

مهدی هاشمی
مهدی هاشمی نسب

رضا درویش به سیم آخر زد؛ توهین هاشمی‌نسب به پرسپولیس؟ مشکلات او با دارو هم حل نمی‌شود!

رضا درویش معتقد است مشکلات مهدی هاشمی‌نسب با دارو هم حل نمی‌شود.

۱۳ساعت پیش

مهدی هاشمی

احضار مهدی هاشمی‌ نسب به کمیته اخلاق

مهدی هاشمی‌ نسب به کمیته اخلاق احضار شده است.

۲۱ساعت پیش

محمدعلی کشاورز

صدای اسدالله خان «پدرسالار» به این زودی‌ها فراموش نمی‌شود

صدای به یادماندنی «اسدلله‌خان» با بازی محمدعلی کشاورز در سریال «پدرسالار» را کمتر کسی از یاد برده است. این صدا به دوبلور پیشکسوت ایران ـ احمد رسول‌زاده ـ تعلق دارد. زنده‌یاد محمدعلی کشاورز هم درباره‌ی هنر رسول‌زاده این‌چنین گفته بود: او در دو کار «هزاردستان» و «پدرسالار» بسیار عالی حس...

۱۴۰۰/۱۰/۱۹

اکبر خواجویی
حمیده خیرآبادی

پخش سریال قدیمی «کهنه‌سوار» با بازی محمدعلی کشاورز و حمیده خیرآبادی

پخش سریال قدیمی «کهنه‌سوار» با بازی محمدعلی کشاورز و حمیده خیرآبادی

سریال تلویزیونی «کهنه‌سوار» به‌کارگردانی اکبر خواجویی، از جمعه پیش‌رو (۳۰ مهر) روی آنتن آی‌فیلم فارسی می‌رود. به گزارش روابط عمومی صداوسیما، پخش سریال همه خانواده من از آی‌فیلم به قسمت‌های ...ادامه مطلب

۱۴۰۰/۰۷/۲۶