نامه علیرضا داودنژاد به رئیس جمهوری آینده: وقت ساختن ملت است! | نیمرخ

نامه علیرضا داودنژاد به رئیس جمهوری آینده: وقت ساختن ملت است!

علیرضا داودنژاد کارگردان سینمای ایران به تازگی نامه‌ای سرگشاده خطاب به رئیس جمهوری آینده نوشته است. این کارگردان قدیمی سینما که فیلم‌هایی چون «نیاز»، «مرهم»، «کلاس هنرپیشگی» و «فراری» را در کارنامه دارد، ورود به دنیای تولید، عرصه ساخت و ساز کالای برتر و عرضه و خدمات‌رسانی در بازار پر رقابت جهانی را تنها با پشتوانه یک نظام آموزشی کاربردی و کارآمد میسر دانسته و خواسته رئیس جمهوری آینده نظام آموزشی را از موضع فرسایشی به جایگاه توانبخشی برساند.

به گزارش ایسنا، علیرضا داودنژاد که این‌روزها فیلم «فراری» را آماده نمایش دارد نامه سرگشاده‌ای خطاب به رئیس جمهوری آینده نوشته است. او در ابتدای این نامه می‌نویسد: «حالا که دوران به آب و آتش زدن ملت برای زنده ماندن در تحریم و زیر سایه جنگ به سر آمده و قدرت‌های بزرگ دنیا باور کرده‌اند که برای کنار آمدن با ایرانیان چاره‌ای جز گفت‌وگوی منطقی و محترمانه وجود ندارد، بهتر است که خود ما هم این شیوه گره‌گشا را در داخل کشور به کار ببندیم و در پی بازکردن گره از مشکلات اصلی کشور باشیم.»

او با توجه به شعارهای انتخاباتی شش نامزد ریاست جمهوری ادامه می‌دهد: «شما از مقاومت، اشتغال و تولید می‌گویید. بی‌تردید نسخه درد همین است؛ اما چگونه؟ با کدام برنامه؟ با کدام روش؟ با کدام نیروی انسانی؟»

از نظر این فیلم‌ساز پشتوانه راه یافتن به رقابت جهانی یک نظام آموزشی کارآمد است: «ورود به دنیای تولید یعنی ورود به عرصه ساخت و ساز کالای برتر و عرضه و خدمات‌رسانی آن در بازار پر رقابت دنیایی که تبلیغات‌ اثرگذارش در هر ده کوره‌ای چشم‌ها و گوش‌ها را پر کرده است. توفیق در چنین امر خطیری بدون پشتوانه یک نظام آموزشی کاربردی و کارآمد میسر نمی‌شود.»

داودنژاد در ادامه می‌نویسد: «ساختن ملت و ساختن کشور دو پروژه جدا از هم نیست. چاره کار توان بخشیدن به مردم است. ما بدون داشتن نیروی انسانی خوش قریحه و متخصص و خلاق، بازی را از پیش به چین و هند و ژاپن و کره و ترکیه کنار گوشمان باخته‌ایم. در مدارس ما رسم‌ و خط و طراحی و نقاشی و مهمتر از همه کاردستی از سکه افتاده است. زبان و ادبیات و شعر و ترانه و سرود و برگزاری آئین به تشریفاتی ملال‌آور بدل شده و علوم تجربی را پای تخته سیاه و با تشریح آزمایشاتی که دیگران انجام داده‌اند آموزش می‌دهند.»

او در ادامه با طرح یک سوال به رقابت ایران با دیگر فرهنگ‌ها اشاره می‌کند و می‌نویسد: «بعد از سینما، صنایع دستی درخشان‌ترین شاخص برای ارزیابی قریحه و تخصص و خلاقیت یک ملت است. ما در این پیشه پراشتغال و درآمدزا کجا ایستاده‌ایم؟ تمدن کهنسال ما که با تغذیه از این همه اقلیم و اقوام از همان سده‌های اولیه مهارت چشمگیر خود را در کار با ابزار وساخت و ساز ماهرانه کالا نشان داده، امروز باید رقیب جدی چین و ژاپن و هند و مصرو یونان و آفریقا و دیگرانی باشد که بازار صنایع دستی را در دنیا می‌گردانند و سلیقه مردمان را شکل می‌دهند. آنچه بر صنایع دستی و معماری مارفته حکایتی است که بر فرهنگ، هنر، دانایی و مهارت  زیست ما رفته است.»

و در ادامه درخواست می‌کند آموزش از موضع فرسایشی یه جایگاه توانبخشی رسانده شود: «کودکان و نوجوانان و جوان‌ترهای وطن را از چرخه محفوظات فرّار و آموزه‌های بی ثمر آزاد کنیم. نهضت تأسیس آزمایشگاه برای آموزش‌های ابتدایی‌تر و راه‌اندازی کارگاه‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری برای دوره‌های دبیرستانی و دانشگاهی، یعنی دورخیزی که ورود ماندگار ما را به بازار پررقابت تولید ممکن می‌کند. کاربردی کردن آموزش و رساندن فرزندان کشور به تعاونی‌ها و زنجیره‌های تولید و عرضه خدمات، چاره‌ساز فردای ایران ماست. آموزش را از موضع فرسایشی به جایگاه توانبخشی برسانیم.»

این کارگردان قدیمی سینمای ایران نامه‌اش را این‌طور به پایان می‌برد: «آقای رییس جمهور! وقت ساختن ملت است. بر شکاف نظام آموزش و بازار کار غلبه کنید و یقین داشته باشید که برای پدران و مادران این کشور خدمتی شایسته‌تر از توان بخشی و کارامد سازی  فرزندان آنها نیست.»

 

۹۴۱۳

منبع: icinema
آدرس کوتاه: http://www.rokh.in/news/10753
دیدگاه

آخرین خبرها
مرتبط با خبر
خبرهای پربازدید