ما می‌خواستیم یک فیلم عاشقانه بسازیم! | نیمرخ

ما می‌خواستیم یک فیلم عاشقانه بسازیم!

سوره سینما – ریچارد برودی (نیویورکر): یک اتفاق خاص و متمایزی در رابطه با «قاتلان ماه گل» وجود دارد. شما همیشه داستان‌های خوب، متاثرکننده و پرشوری را روایت می‌کنید، اما این جا در این فیلم احساس کردم که علاوه بر روایت داستان اتفاق دیگری در جریان است. حس من این بود که شما دارید شهادت می‌دهید. آیا موقع ساختن فیلم این چنین حسی را داشتید؟ و آیا این کار بخشی از هدفتان در این پروژه بود؟

قطعاً. به گمانم این قضیه به سال ۱۹۷۴ بازمی‌گردد؛ زمانی که این فرصت به من دست داد تا یکی دو روزی را با قبیله اوگلالا لاکوتا در داکوتای جنوبی سپری کنم، آن زمان مشغول پروژه‌ای بودم که به سرانجام نرسید. تجربه ناگواری بود؛ من بسیار جوان بودم و نمی‌فهمیدم. من متوجه آن آسیب‌ها و فقر نمی‌شدم. من به شکل دیگری با فقر بزرگ شده بودم؛ با مردان و زنان طبقه کارگر در خیابان‌های الیزابت، مات و مالبری، اما خب این را هم باید بگویم که ما یک مزرعه هم داشتیم. من با آن سبک از فقر بزرگ شده بودم. اما به عمرم چنین چیزی را ندیده بودم. نمی‌توانم توضیح بدهم که چرا آن قدر ناامیدکننده بود.

مجدداً در آن زمان تعدادی بومی آمریکا را در لس آنجلس دیدم، و ما در مورد پروژه دیگری به صحبت نشستیم، و من این را به چشم دیدم که آن فانتزی خارق‌العاده‌ای که ما از کودکی با آن بزرگ شده بودیم این بود که – حتی به رغم تمام تلاش‌های شگفت‌انگیز هالیوود در جبران اشتباهات خود با آثاری نظیر «پیکان شکسته»، «ضرب طبل»، «آپاچی»، «راهروی شیطان» – همه فیلم‌هایی که حامی آمریکایی‌های بومی بودند، باز مسیر را درست طی نمی‌کردند و سفیدپوستان آمریکایی بودند که داشتند جای بومی‌ها بازی می‌کردند. اما توازن داستان‌ها به این سمت نبود که چه کسی حق بیشتری دارد، و در عوض به خصوص در فیلم «پیکان شکسته» آن فرهنگ مورد احترام قرار گرفته بود. من این طور فکر می‌کنم.

اما به هر صورت، نه، من همیشه به این فقر آگاه بودم. همیشه احساسم این بود که فقط چند روزی که با آن‌ها سپری کردم توانستم آن را لمس کنم. اما همه چیز در پایان مسیر سینمای وسترن با سم پیکنپا به اوج خود رسید. آن جا محدوده جدیدی بود: حالا ما چگونه باید به تجربه خود با بومیان آمریکا فکر کنیم و سر آخر چه نتیجه‌ای از آن بگیریم؟ آیا آن‌ها واقعاً دیگر نیستند؟ زمانی که کودک بودیم، یک طورهایی باورمان این بود که آن‌ها با ما هستند و دیگر شبیه ما شده‌اند. ما کودک بودیم و این طور فکر می‌کردیم، و یا شاید قرار بود تا حدودی آن گونه به یکسان‌سازی اجباری مردمان بومی فکر کنیم. اما من نمی‌دانستم. وقتی آن اتفاقات را از نزدیک مشاهده کردم، دیگر هیچ چیز برایم شبیه قبل نبود.

اما از ۱۹۷۴ تا الان ۴۹ سال گذشته است. آیا شما این همه سال پروژه‌ای در رابطه با بومیان آمریکا را در سر داشتید؟

من از آن فاصله گرفتم. فاصله گرفتم چون شوک سنگینی را به من تحمیل کرد. انگار باید داستان درستی برای روایت می‌بود که خب این قدر زمان برد.

چه طور کتاب دیوید گرن را پیدا کردید؟ چطور به دستتان رسید؟

ریک یورن آن را به من داد. ریک مدیر برنامه‌های من و همچنین لئو دیکاپریو است… .

شما با این کتاب چه کردید؛ نه که من هیچ‌وقت قصد تدریس داشته باشم، اما اگر بخواهم به کلاسی اقتباس یاد بدهم، فیلم شما را به آن‌ها نشان خواهم داد و به‌شان خواهم گفت تا کتاب دیوید گرن را نیز بخوانند، چون برداشت شما از این کتاب و پیاده‌سازی‌اش، یکی از موفقیت‌های بزرگتان است، چون شما گویی همه نکات داخل کتاب را آورده‌اید؛ تقریباً تمام جزئیات مهم از وقایع هولناک را آورده‌اید. اما در این بین تصویر کلی را معکوس کردید.

بله. لئو و من قصد داشتیم در مورد ایده غرب و هر آنچه که با آن همراه می‌شود فیلمی بسازیم. او قصد داشت در نقش تام وایت، مامور اف‌بی‌آی بازی کند. بنا بر این به او گفتم که دارم فکر می‌کنم چگونه می‌خواهیم این کار را انجام دهیم؟ چون، نه که بخواهم رضایت نداشته باشم، اما تام وایت در واقعیت مردی سرکش بوده است. بسیار بسیار قانون‌مند، اخلاق‌مدار، بی‌پرده و مختصرگو. به ندرت چیزی می‌گفته. نیازی هم نبوده که خیلی حرف بزند. اما حالا لئو خوشش می‌آید؛ به دفعات به او گفتم که چهره تو سینمایی است. به او گفتم که تو می‌توانی در فیلم‌های کم دیالوگ بازی کنی. تو احتیاجی به گفتن چیزی نداری و چشمان تو کار خودش را می‌کند؛ تکانش بدهی یا هر کار دیگر تو دارای آن کیفیت هستی و معنی را منتقل خواهی کرد – اما من می‌دانستم که او دوست دارد در فیلم‌ها صحبت کند.

سپس متوجه اتفاق دیگری شدم که این‌ها که هستند؟ با خود گفتم این افراد از واشنگتن می‌آیند و لحظه‌ای که از قطار پیاده می‌شوند و لحظه‌ای که وارد شهر می‌شوند، شما دور و اطراف را نگاه می‌کنید و باب دنیرو را می‌بینید، و چیزهای دیگر – مخاطب می‌گوید «می‌دانم چه کسی این کار انجام داده.» آن‌ها خیلی از ما جلوترند. گفتم انگار می‌خواهیم دو ساعت و نیم فیلمی را ببینیم که این افراد قصد دارند چیزی را پیدا کنند. این‌ها رویه پلیسی هستند. داخل کتاب متوجهش می‌شوم اما نمی‌توانم انجامش دهم. نمی‌‌دانم چطور باید آن را بسازم. نمی‌دانم پی‌رنگش را چگونه بچینم. نمی‌دانم فلان خودکار را کجا بگذارم. خب گفتم، برای این اتفاق دقیقاً چه کار می‌خواهیم بکنیم؟ بنا بر این تلاش خود را به کار گرفتیم. فیلم‌نامه ما بالای ۲۰۰ صفحه بود. یک شب دورخوانی شلوغی داشتیم: من و لئو، دستیار نویسنده اریک {راث} و دخترم، و همچنین عده‌ای دیگر. دو ساعت اول با سرعت خوبی پیش می‌رفتیم. دو ساعت دوم همه به این فکر افتادند که، پسر انگار دارد کمی طولانی می‌شود. ما انرژی‌مان را طی داستان از دست دادیم و من قصد داشتم هر چه قدر که می‌توانم بیشتر و بیشتر از این داستان بگویم؛ قصد داشتم به حاشیه بزنم و اتفاقاتی خارج از موضوع اصلی را به تصویر بکشم.

اما در همان حوالی، خوشبختانه من چند باری به اوکلاهاما رفته بودم و اولین چیزی که در آنجا ذهنم را مشغول به خود کرده بود، نگرانی‌ام در رابطه با ملاقات مردم اوسیج و نحوه ارتباط گرفتن و همکاری با آن‌ها بود. متوجه شدم که بله آن‌ها به راحتی اعتماد نخواهند کرد. من به آن‌ها فهماندم که همه تلاش خود را برای آن‌ها و آن داستان خواهم کرد، و این که می‌توانند به من اعتماد کنند، که امیدوار بودم این اتفاق بیافتد. آن‌ها اعتماد کردند، و خب در ادامه متوجه این شدم که چرا این کار برای‌شان سخت است. کاملاً متوجهم. این همان داستان ماست. حالا الان، جان اصلی این داستان این است که شما به ازدواج اعتماد دارید؟ اوکی، سطوح مختلفی از آن وجود دارد، و جنبه‌ها و اشتباهات و موارد بسیاری در آن جریان دارد، اما اعتماد هم در کنارشان هست. خب، چیزی که من از اوسیج فهمیدم این بود که تمام خانواده‌ها همچنان در آن جا حضور دارند. برکهارت‌ها و رون‌ها؛ هنری رون. نوادگان آن‌ها تاکید داشتند تا این نکته را فراموش نکنیم که اِرنست و مولی عمیقاً یکدیگر را دوست داشتند. واقعاً چرا مولی ماند؟ البته چرا با او ماند؟ چطور در کنار او ماند و ادامه داد؟ چرا یک نفر با نفر دیگر می‌ماند و ادامه می‌دهد را نمی‌دانم. «چطوری» این که را انجام می‌دهد، مسئله دیگری است. مسیر دیگری به داخل داستان است.

جواب این «چطور» ناشی از فریب‌خوردگی مولی بود؛ جواب آن «چطور» عشق و محبت بالای مولی به ارنست بود که اجازه نمی‌داد تا اعمال طرف دیگر را تجسم کرده و آن‌ها را باور کند. ما از ابتدا می‌دانیم که قضیه ازدواج پوشش بوده ولی مولی تازه آن را دریافته، با این حال او اعتماد کرد. و این داستان عاشقانه‌ای که سراسر شگفتی و تناقض است. ما با لیلی گلدستون از طریق زوم ملاقات کردیم؛ مدیر انتخاب بازیگران، اِلن لوئیس، فیلم «برخی زنان» کلی رایکارد را به من نشان داد. لیلی گلدستون عملکرد فوق‌العاده‌ای در این فیلم داشت. و بعد لئو با او در زوم دیدار کردند، چون ذهن لئو خیلی مشغول این قضیه بود که ما چه کسی را برای این نقش انتخاب خواهیم کرد. مسلماً او باید بومی آمریکا می‌بود، و ما تایید مردم اوسیج را می‌خواستیم. قبل از این که آن‌ها او را تایید کنند، لئو با او مذاکره‌ای در زوم داشت و همین که آن صحبت‌ها به پایان رسید، رو به من کرد و گفت: «او فوق‌العاده است». من گفتم: «بله، او از بسیاری جهات شگفت‌انگیز است.» فکر می‌کنم بسیاری از آن را در فیلم می‌توانید مشاهده کنید؛ او دارای صداقت در چهره، و همچنین نوعی شوخ طبعی است.

در چهره‌اش دو حالت در مواقعی در جریان هستند؛ شیرینی و ژرف نگری. ما مطمئن بودیم که او بیشتر از ما می‌داند. او همه چیز را می‌دانست، به این معنی که او مردم را می‌فهمید، موقعیت را درک می‌کرد، و حساسیت این سردرگرمی‌ها و به اصطلاح تجاوز به آن حریم را در عمق خود لمس می‌کرد. اما به هر حال، بعد از یک هفته دورخوانی، لئو پیش من آمد و – ما همچنان این را در سر داشتیم که (وسط همه برنامه ریزی‌ها برای بردن ثروت اوسیج‌ها باز) آن‌ دو نفر عاشق یکدیگر هستند. و حقیقت این است که مولی، تا زمان دادگاه با اِرنست بود و بعد از آن او را ترک کرد. و ما صحنه‌هایی را داشتیم که در آن افراد اف‌بی‌آی و افرادی در جریان این پرونده می‌گفتند، «چطور او تا الان هم در کنارش مانده است؟»

آن‌ها واقعاً این جمله را گفته‌اند. ما صورت جلسه دادگاه را داریم. مولی همچنان آنجا در دادگاه است. او در دادگاه است. واقعاً متوجه نمی‌شود؟ اما یک چیزی در رابطه بین این دو نفر وجود داشت؛ خب مولی بعد آن دادگاه همسرش را ترک کرد. و ما گفتیم، چرا این اتفاق افتاد؟ و من گفتم چطور است که داستان همین باشد؟ و لئو پیش من آمد و گفت – ما تلاش کردیم تا زمینه را طوری فراهم کنیم تا کسی دیگر اِرنست را بازی کند، و تام وایت در طی رویه پلیسی با آن مواجهه داشته باشد، اما این روایت پلیسی داستان اصلی را تحت الشعاع قرار داد.

لئو یک هفته بعد، مجدداً شبی پیش من آمد و گفت: «قلب این فیلم کجاست؟» من گفتم: «خب قلب این روایت حول مولی و اِرنست است.» او ادامه داد: «چون تحت هر شرایطی، در صورتی که من نقش تام وایت را بازی کنم، ما با ماهیت نمادین پلیس‌های رنجر تگزاس سر و کار خواهیم داشت. ما قبلاً شاهد آن بوده‌ایم و جالب است. چگونه می‌توانم بارزه جدیدی را به این نقش اضافه کنم؟ تلاش خودم را کرده‌ام. نتوانستم راهی پیدا کنم». سپس نشست و به من نگاه کرد و گفت: «ناراحت نشو. اما چطوره که من نقش ارنست را بازی کنم؟»

نوشته ما می‌خواستیم یک فیلم عاشقانه بسازیم! اولین بار در سوره سینما پدیدار شد.

منبع: سوره سینما
آدرس کوتاه: http://www.rokh.in/news/103643
دیدگاه

آخرین خبرها
خبرهای پربازدید

مارتین اسکورسیزی

سینماسینما/ دیدار مارتین اسکورسیزی و ویم وندرس در جشنواره برلین

سینماسینما/ دیدار مارتین اسکورسیزی و ویم وندرس به همراه کلودیا روت وزیر فرهنگ آلمان در فرش قرمز جشنواره برلین  

۱۴۰۲/۱۲/۰۳

مارتین اسکورسیزی

اسکورسیزی در مهم‌ترین نقش زندگی‌اش، مرشد دانته می‌شود!

مارتین اسکورسیزی نقش مرشد دانته آلیگری را در فیلم بعدی جولیان اشنابل ایفا کرده است. به گزارش مهر به نقل از ورایتی، مارتین اسکورسیزی به زودی روی پرده بزرگ در ...ادامه مطلب نوشته اسکورسیزی در مهم‌ترین نقش زندگی‌اش، مرشد دانته می‌شود! اولین بار در بانی فیلم. پدیدار شد.

۱۴۰۲/۱۲/۰۲

مارتین اسکورسیزی

حضور اسکورسیزی در برلین۷۴  

منصور جهانی / برلین: مارتین اسکورسیزی کارگردان سرشناس سینمای جهان، امروز سه‌شنبه یکم اسفند ماه جاری (۲۰ فوریه ۲۰۲۴) در ششمین روز برگزاری هفتاد و چهارمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ...ادامه مطلب نوشته حضور اسکورسیزی در برلین۷۴   اولین بار در بانی فیلم. پدیدار شد.

۱۴۰۲/۱۲/۰۲

مارتین اسکورسیزی
رابرت دنیرو

دنیرو از دوستی با اسکورسیزی و شادی پدر شدن در ۸۰‌سالگی می‌گوید!

بانی‌فیلم: رابرت دنیرو بازیگر مشهور آمریکایی، در باره «شادی بزرگ» پدر بودن و آینده‌ کاری‌اش حرف زد؛ «باید آماده باشید.» ستاره ۸۰ ساله دنیای بازیگری، که ماه گذشته برای ایفای ...ادامه مطلب نوشته دنیرو از دوستی با اسکورسیزی و شادی پدر شدن در ۸۰‌سالگی می‌گوید! اولین بار در بانی فیلم....

۱۴۰۲/۱۱/۲۳

مارتین اسکورسیزی

پل توماس اندرسون نویسنده اصلی «قاتلان ماه گل» است

هفته گذشته نامزدهای اسکار معرفی شدند که اریک راث، نویسنده فیلم «قاتلان ماه گل» در میان آن‌ها نبود و خیلی‌ها این موضوع را مطرح داشتند که وی مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته؛ اما حالا شایعات و ادعاهایی مطرح شده که او نویسنده اصلی فیلم نبوده است. نوشته پل توماس اندرسون نویسنده...

۱۴۰۲/۱۱/۰۷

مارتین اسکورسیزی

دنیل دی لوئیس در مراسم تجلیل از مارتین اسکورسیزی حاضر شد

«دنیل دی لوئیس» یکی از پرافتخارترین بازیگران تمام ادوار سینما که در سال ۲۰۱۷ از بازیگری خداحافظی کرده بود، در یک مراسم سینمایی برای تجلیل از مارتین اسکورسیزی حاضر شد. به گزارش سینماسینما، «دنیل دی-لوئیس» بازیگری که به ندرت در انظار عمومی ظاهر می‌شود، در مراسم اعطای جایزه بهترین کارگردانی...

۱۴۰۲/۱۰/۲۷

مارتین اسکورسیزی

اولین حضور دنیل دی لوئیس در یک مراسم سینمایی پس از خداحافظی‌اش از بازیگری

دنیل دی لوئیس» یکی از پرافتخارترین بازیگران تمام ادوار سینما که در سال ۲۰۱۷ از بازیگری خداحافظی کرده بود، در یک مراسم سینمایی برای تجلیل از مارتین اسکورسیزی حاضر شد. ...ادامه مطلب نوشته اولین حضور دنیل دی لوئیس در یک مراسم سینمایی پس از خداحافظی‌اش از بازیگری اولین بار در...

۱۴۰۲/۱۰/۲۶

مارتین اسکورسیزی

اسکورسیزی فیلمسازی که همه فیلم‌هایش درباره بخشش است!

بانی‌فیلم: مارتین اسکورسیزی کارگردان صاحب سبک سینما با آخرین ساخته‌اش -«قاتلان ماه کامل»ـ مهارت‌ها و توانایی‌هایش را در هدایت یک اثر سینمایی را به نمایش گذاشت و در مدت ۲۰۵ ...ادامه مطلب نوشته اسکورسیزی فیلمسازی که همه فیلم‌هایش درباره بخشش است! اولین بار در بانی فیلم. پدیدار شد.

۱۴۰۲/۱۰/۲۴

مارتین اسکورسیزی

اسکورسیزی کوتاه‌ترین فیلمش را می‌سازد/ «زندگی عیسی» در ۸۰ دقیقه

فیلم جدید مارتین اسکورسیزی درباره زندگی عیسی مسیح (ع) ۸۰ دقیقه است و هدف از ساخت آن این است که حس تداعی‌های منفی را از بین ببرد. به گزارش سینماسینما، در حالی که مارتین اسکورسیزی در حال جشن گرفتن موفقیت‌های جدیدترین فیلمش «قاتلان ماه کامل» در فصل جوایز سینمایی است،...

۱۴۰۲/۱۰/۱۹

لئوناردو دی کاپریو
مارتین اسکورسیزی

پل شریدر: انتخاب دی کاپریو در نقش یک احمق اشتباه بود/ «اوپنهایمر» بهترین و مهم‌ترین فیلم قرن است

«پل شریدر» فیلمنامه نویس برنده اسکار معتقد است لئوناردو دی‌کاپریو بهتر بود نقش پلیس اف‌بی‌آی را در فیلم «قاتلان ماه کامل» بازی می‌کرد تا یک احمق! به گزارش سینماسینما، پل شریدر فیلمنامه‌نویس فیلم‌هایی چون «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» از ساخته‌های مارتین اسکورسیزی عنوان کرد که اگر قرار بود فیلمنامه...

۱۴۰۲/۱۰/۰۹

لئوناردو دی کاپریو
مارتین اسکورسیزی

اسکورسیزی و «قاتلان» به اسکار نزدیک می‌شوند!

انجمن منتقدان آن‌لاین فیلم نیویورک جایزه بهترین فیلم خود را به «قاتلان ماه کامل» ساخته مارتین اسکورسیزی اعطا کرد. به گزارش ایسنا، فیلم جدید «قاتلان ماه کامل» ساخته مارتین اسکورسیزی ...ادامه مطلب

۱۴۰۲/۰۹/۲۶

مارتین اسکورسیزی

«قاتلان ماه گل»؛ یکدرام کوبریکی!

به مناسبت اکران فیلم «قاتلان ماه گل»، نیویورکر مصاحبه مفصلی با مارتین اسکورسیزی کارگردان آن منتشر کرده است. این مصاحبه مفصل را در هفت قسمت با ترجمه رامین کریمی بخوانید. نوشته «قاتلان ماه گل»؛ یک درام کوبریکی! اولین بار در سوره سینما پدیدار شد.

۱۴۰۲/۰۹/۲۵

مارتین اسکورسیزی

۱۰ فیلم مورد علاقه مارتین اسکورسیزی

چطور کوبریک، کوروساوا، وایدا و دیگران به مارتین اسکورسیزی کمک کردند تا بهترین فیلم‌های کارنامه‌اش را بسازد؟ نوشته ۱۰ فیلم مورد علاقه مارتین اسکورسیزی اولین بار در سوره سینما پدیدار شد.

۱۴۰۲/۰۹/۲۵

مارتین اسکورسیزی

برترین فیلم‌های سال ۲۰۲۳ به انتخاب منتقدان مجله «سایت اند ساوند»/ فیلم اسکورسیزی در صدر

مجله مشهور «سایت اند ساوند» ۵۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۳ را انتخاب کرد و «قاتلان ماه کامل» ‌را به عنوان بهترین فیلم در راس این فهرست نشاند. به گزارش سینماسینما، بیش از ۱۰۰ منتقد بین‌المللی مجله «سایت اند ساوند» ۵۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۳ را انتخاب کردند و فیلم جدید...

۱۴۰۲/۰۹/۱۸

غزاله سلطانی
محمدرضا سکوت

روزهای پایانی «پرسه در حوالی من»/ اولین فیلم غزاله سلطانی در فجر

سینماپرس: فیلم سینمایی «پرسه در حوالی من» اولین ساخته بلند سینمایی غزاله سلطانی آخرین مراحل فنی خود را پشت سر میگذراند.

۱۳۹۵/۱۰/۱۱

غزاله سلطانی
محمدرضا سکوت

«پرسه در حوالی من» آماده نمایش شد/ پر کردن فرم حضور در جشنواره فجر

سینماپرس: «پرسه در حوالی من» به کارگردانی غزاله سلطانی آماده نمایش شد، ضمن اینکه این فیلم فرم حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را هم پر کرده است.

۱۳۹۵/۰۹/۲۳

لیلا اوتادی
رامین راستاد

«آزاد به قید شرط» با امیر جعفری و لیلا اوتادی بزودی مقابل دوربین

«آزاد به قید شرط» با امیر جعفری و لیلا اوتادی بزودی مقابل دوربین

سینماپرس: فیلم سینمایی «آزاد به قید شرط» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حسین شهابی روز پنجشنبه از مقابل زندانی در کرج مقابل دوربین خواهد رفت.فیلمنامه این فیلم به قلم حسین شهابی به معضلات اجتماعی زندانیان آزاد شده پس از دوران حبس طولانی می‌پردازد.

۱۳۹۵/۰۸/۰۴

محمد کاسبی
سیامک احمدی

آذین: «رفقای خوب» فیلمی ساده و سالم و به دور از ژست های روشنفکرانه است

آذین: «رفقای خوب» فیلمی ساده و سالم و به دور از ژست های روشنفکرانه است

سینماپرس: جبار آذین منتقد و مدرس سینمای کشور همزمان با اکران جدیدترین فیلم سینمایی مجید قاری زاده گفت: در «رفقای خوب» از بازی های عجیب و غریب با فرم و ساختار و روایت و دوربین و اداها و ژست های روشنفکری و طرح حرف های بزرگ خبری نیست و فیلم...

۱۳۹۵/۰۷/۱۰

محمد کاسبی
سیامک احمدی

قاری زاده و نگارش فیلمنامه ای اجتماعی _ خانوادگی / اکران «رفقای خوب»؛ نیمه اول ۹۵

سینماپرس: مجید قاری زاده کارگردان سینما در ارتباط با جدیدترین فعالیت های خود گفت: این روزها در حال نگارش فیلمنامه ای اجتماعی- خانوادگی هستم که در صورت مهیا شدن شرایط به زودی آن را به عنوان دهمین اثر سینمایی ام جلوی دوربین خواهم برد.

۱۳۹۴/۱۲/۱۶