ذبیح پس از پانزده سال از حبس آزاد می شود. او باج گیری بوده که با اقدس آشنا شده و در حمایت از او مرتکب قتل شده است. اقدس، در موقع دستگیری ذبیح، از او آبستن بوده، و حالا ذبیح به زادگاهش باز می گردد تا فرزندش جلال را بیابد. حیدر مسبب دستگیری ذبیح بوده، و قبل از آن که ذبیح وارد زادگاهش شود صفدر برادرش را خبر می کند تا مراقب خود باشد. بزرگان محل در خانه ی حیدر جمع می شوند و به رئیس شهربانی عرض حال می نویسند که از آنها رفع شر کند، و وقتی نتیجه ای نمی گیرند مهدی گاو را اجیر می کنند تا با ذبیح مقابله کند. گروهی دیگر از اهالی به پیشواز ذبیح می روند و به او پناه می دهند. حاجی ، که با اقدس ازدواج کرده و از جلال سرپرستی می کند، بیش از دیگران نگران است، و اقدس و جلال را از چشم ذبیح دور نگه می دارد. ذبیح مهدی را از شهر می راند و چندبار که جلال سر راه او قرار می گیرد او را گوش مالی می دهد. شبی جلال و دوستانش راه را بر ذبیح می بندند و او را با ضربه های چوب و چماق از پا در می آورند. او قبل از مرگ در می یابد که جلال فرزندش است.
محمد متوسلانی | کارگردان | |
احمد بخشی | دستیار کارگردان | |
ابراهیم مکی | نویسنده | |
بهروز وثوقی | بازیگر | |
جمشید مشایخی | بازیگر | |
آرام | بازیگر | |
عنایت بخشی | بازیگر | |
مرتضی حاج سید احمدی | بازیگر | |
علی ثابت | بازیگر | |
حسن رضایی | بازیگر | |
عباس ناظری نیک | بازیگر | |
اکبر جنتی شیرازی | بازیگر | |
پروین سلیمانی | بازیگر | |
ابریشمی | بازیگر | |
کاشانی | بازیگر | |
اشرف کهن | بازیگر | |
احمدزاده | بازیگر | |
گیتی فروهر | بازیگر | |
آنیتا | بازیگر | |
رامین مصیبی | بازیگر | |
جلال پیشواییان | بازیگر | |
غلام ژاپنی | بازیگر | |
مهدی مصیبی | تهیه کننده | |
حمید مجتهدی | فیلمبردار | |
شیرمراد گودرزی | دستیار فیلمبردار | |
حسن محمدی | عکس | |
حسن مصیبی | تدوین | |
واروژان | آهنگساز | |
ابی | خواننده | |
احمد احمدپور | صدابردار | |
روبیک منصوری | میکس | |
چنگیز جلیلوند | سرپرست گویندگان | |
واروژ | افکت | |
عبدالله اسکندری | چهره پرداز | |
حمید افشار | مدیر تدارکات | |
علی عاطف خرم | لابراتوار | |
علیرضا کریمی | لابراتوار | |
علیرضا کریمی | چاپ | |
علی عاطف خرم | چاپ | |
عطری نژاد | تیتراژ | |
علیرضا کریمی | تصحیح رنگ (اتالوناژ) | |
فرامرز خیرآبادی | امور فنی | |
علی گودرزی | امور فنی |