اشک سرما
(۱۳۸۲)در جنگ و درگیری هایی که در کردستان شروع شده، بخش وسیعی از منطقه مین‌گذاری شده و هر روزه عده ای سرباز کشته می شوند. کاوه کیانی که در خنثی کردن مین ها تخصص دارد و فقط چهار ماه از خدمت سربازی اش باقی مانده برای مأموریت عازم منطقه می شود. از همان روز اول فرمانده تأکید دارد که بین سربازان و مردم معمولی هیچ گونه مراوده و دوستی نباید وجود داشته باشد، زیرا ممکن است در میان آنها ستون پنجمی و جاسوس هم باشند. کیانی چند بار در مأموریت‌هایش دختر چوپانی را می بیند که اطراف سنگر آنهاست.این دیدار هر روزه به تدریج به آشنایی تبدیل می شود. رابطه روناک با کیانی ابتدا خصمانه است، اما یک روز که هر دوی آنها در برف و کولاک گیر کرده اند. ابتدا کیانی و بعد روناک برای در امان ماندن از سرما به غاری در دل کوه پناه می برند. روناک بر اثر سرمای شدید دست و پاهایش یخ زده و کیانی آتش روشن می کند و دستکش و جورابش را بر تن او می کند و روناک را از مرگ نجات می دهد. این غار مخفی‌گاه روناک و جایی است که او با بی سیم با سران گروه چریکی تماس می گیرد. آنها به روناک می گویند زمان مناسب کشتن کیانی رسیده و او باید مأموریتش را انجام دهد. روناک خیلی سعی می کند، اما وقتی که فکر می کند کیانی جان او را نجات داده قادر به این کار نیست. به خاطر برف و کولاک آنها سه روز در غار گرفتار می شوند و طی این مدت در حرف هایی که به هم می زنند، روناک متوجه می شود که کیانی با دیگران فرق دارد و کم کم به او علاقه مند می شود. چریک ها که رد آنها را گرفته اند قصد کشتن کیانی را دارند اما موفق نمی شوند. روز بعد کیانی و روناک هر دو بازجویی و مجازات می شوند. چریک ها برای اینکه میزان وفاداری روناک به گروه را بسنجند، به او می گویند در مسیر عبور کیانی مین کار بگذارد. پس از رفتن او چون هنوز به روناک شک دارند؛عده ای دیگر چریکها را مأمور می کنند در مسیر کیانی مین کار بگذارند. روز بعد عید نوروز است. کیانی در حالی که در سنگر هفت سین آماده کرده لباس های جدیدش را می پوشد تا به مأموریت برود. از طرفی نیز روناک زیباترین لباسش را پوشیده و گوسفندان را برای چرا آورده. کیانی متوجه می شود که روناک او را از دور نگاه می کند و متوجه می شود که او با بستن باریکه ای از پارچه ای قرمز بر سیم ها محل کار گذاشتن مین ها را مشخص کرده، اما لحظه ای بعد کیانی بر اثر انفجار مین هایی که دیگر چریک ها کار گذاشته اند زخمی می شود. روناک که صدای انفجار مین را شنیده، سراسیمه به سوی کیانی می دود اما در مسیر او نیز مین کار گذاشته شده و بر اثر انفجار، روناک و کیانی کشته می شوند.
جوایز و افتخارات
۱۳۸۲ - بهترین فیلمنامه در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۸۳ - بهترین موسیقی متن در جشن سینمای ایران،
۱۳۸۳ - نقش اول زن در جشن سینمای ایران،
۱۳۸۴ - بهترین فیلمنامه در جشنواره بین المللی فیلم مقاومت،
۱۳۸۴ - بهترین کارگردانی در جشنواره بین المللی فیلم مقاومت،
۱۳۸۳ - بهترین کارگردانی در جشنواره بین المللی فیلم رشد،
۱۳۸۳ - بهترین فیلم در جشنواره بین المللی فیلم رشد،
۱۳۸۲ - بهترین فیلمنامه در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۸۳ - بهترین موسیقی متن در جشن سینمای ایران،
۱۳۸۳ - نقش اول زن در جشن سینمای ایران
بازیگران و عوامل اشک سرما :
 | عزیز الله حمیدنژاد | کارگردان |
| | نورالدین گودرزی | برنامه ریز |
| | نورالدین گودرزی | دستیار کارگردان |
| | جلال ساعدپناه | دستیار کارگردان |
| | رضا غفاری اعتبار | دستیار کارگردان |
| | احسان ظلی پور | مدیر روابط عمومی |
| | مینا نقی لو | منشی صحنه |
| | عباس ملکی | مسئول هنروران |
| | خواجه عباسی نژاد | مسئول هنروران |
| | عزیز الله حمیدنژاد | نویسنده |
 | پارسا پیروزفر | بازیگر |
| | گلشیفته فراهانی | بازیگر |
 | علی روئین تن | بازیگر |
| | نورالدین گودرزی | بازیگر |
| | مهرشاد کارخانی | بازیگر |
| | کامران حمزه آقایی | بازیگر |
| | حمید کارخانی | بازیگر |
| | محمد پناهی | بازیگر |
| | آذر خورشیدی | بازیگر |
| | عباس شوقی | بازیگر |
| | جلال ساعدپناه | بازیگر |
| | نورالدین محمودزاده | بازیگر |
| | ماهرخ رفیع زاده | بازیگر |
| | خواجه عباسی نژاد | بازیگر |
| | محمد رضوانی | بازیگر |
| | پیمان یادگاری | بازیگر |
| | علی خضری | بازیگر |
| | صمد کریمی | بازیگر |
| | امیرحسین شریفی | تهیه کننده |
| | امیرحسین شریفی | مدیر تولید |
| | فروغ الزمان اهتمام | هماهنگی تولید |
| | شاهرخ شریفی | هماهنگی تولید |
| | علیرضا شریفی | دستیار تولید |
| | شهرزاد حسن پور | امور اداری |
| | علی لقمانی | مدیر فیلمبرداری |
| | محمد داوودی | مدیر فیلمبرداری |
| | مرتضی غفوری | دستیار فیلمبردار |
| | عباس رحمانی پور | دستیار فیلمبردار |
| | اسماعیل واشقانی | دستیار فیلمبردار |
| | امین عزیزی | دستیار فیلمبردار |
| | داوود نازنینی | سینه موبیل |
| | اکبر نظری | سینه موبیل |
| | مهرشاد کارخانی | عکس |
 | هایده صفی یاری | تدوین |
| | ملک جهان خزاعی | طراح صحنه و لباس |
| | عبدالحمید قدیریان | طراح صحنه |
| | بابک پناهی | گروه صحنه |
| | علی خندان | مجری دکور |
| | علی فراهانی | مسئول لباس |
| | زهرا شهیدی | مسئول لباس |
| | رسول خرم | مسئول لباس |
| | مهدی پورموسی | دستیار صحنه |
| | امیرحسین باباییان | دستیار صحنه |
| | سعید انصاری | آهنگساز |
| | فرزام منطقی | صدابردار |
| | سیدمحمدرضا موسوی نژاد | صداگذار |
| | حسن عطایی | دستیار صدابردار |
| | پیمان یادگاری | دستیار صدابردار |
| | فرهنگ معیری | طراح چهره پردازی |
| | پرستو معینی | چهره پرداز |
| | حسن دلالی | چهره پرداز |
| | هانیه کربلایی | چهره پرداز |
| | عباس شوقی | مسئول جلوه های ویژه |
| | عباس شوقی | جلوه های ویژه |
| | مهدی حجت | دستیار جلوه های ویژه |
| | امیر آقابیک | دستیار جلوه های ویژه |
| | هوشنگ شوقی | دستیار جلوه های ویژه |
 | آرش آقابیک | دستیار جلوه های ویژه |
| | مانی خرمشاهی | دستیار جلوه های ویژه |
| | داوود سعیدی | دستیار جلوه های ویژه |
| | جلیل جناب زاده | دستیار جلوه های ویژه |
| | رضا سرپرویزن | دستیار جلوه های ویژه |
| | کریم عبدالحسنی | دستیار جلوه های ویژه |
| | مجید فرحی | دستیار جلوه های ویژه |
| | مظفر غلدنیا | دستیار جلوه های ویژه |
| | مهدی امید | دستیار جلوه های ویژه |
| | مجید کریمی | گروه تدارکات |
| | علیرضا شریفی | گروه تدارکات |
| | حمید عباسی | گروه تدارکات |
| | بهروز حاجی زاده | گروه تدارکات |
| | علی یوسفی | دستیار تدارکات |
| | جاوید رحیمی | دستیار تدارکات |
| | شورش سلیمانی | حمل و نقل |
| | غلام افتخاری | حمل و نقل |
| | رحمان عربی | حمل و نقل |
| | محسن جمشیدی | تصحیح رنگ (اتالوناژ) |
| | مهدی کیهانی | ناظر نظامی |
| | بنی اسدی | ناظر نظامی |
