نوجوانی به نام ایلیا، تنها و بی کس، در کوره پزخانه ای قدیمی کار و زندگی می کند. دخترکی به نام لیموآ، که با مادرش در همان کوره پزخانه به کار مشغول است، با ایلیا دوست می شود ایلیا دچار زمزمه و هم گونه ای است که گویی او را به سوی خود فرا می خواند. آن چه ایلیا را آرام و قرار می دهد نقش دست لیموآ بر خشت خام است که در کوره پخته می شود؛ نقشی و خشتی که عاقبت به عمق چاهی پرتاب می شود. با فرا رسیدن روزهای بارانی کار در کوره پز خانه تعطیل می شود و لیموآ و مادرش همراه سایرین تصمیم می گیرند به زادگاه خود باز گردند و ایلیا در بدرقه او دعای شفا را زمزمه می کند.
ابوالفضل جلیلی | کارگردان | |
سعید مترصد | دستیار کارگردان | |
محمدتقی جلیلی | دستیار کارگردان | |
اسدالله غلامی | دستیار کارگردان | |
ابوالفضل جلیلی | نویسنده | |
لیمووا رحمانی | بازیگر | |
محمود خسروی | بازیگر | |
جمیل موسوی | بازیگر | |
مریم زارعی | بازیگر | |
صالح سیدآبادی | بازیگر | |
تیمور سلیمی | بازیگر | |
شعبان شعبانی | بازیگر | |
زلیخا سیدآبادی | بازیگر | |
آمنه خانم | بازیگر | |
حیدرعلی عمرانی | تهیه کننده | |
مجید مدرسی | تهیه کننده | |
محمدمهدی دادگو | تهیه کننده | |
محمدمهدی دادگو | مجری طرح | |
حیدرعلی عمرانی | مدیر تولید | |
عطا الله حیاتی | مدیر فیلمبرداری | |
مهدی مجد وزیری نسب | فیلمبردار | |
ابوالفضل جلیلی | تدوین | |
محمدتقی جلیلی | طراح صحنه | |
محمد نظافتی | دستیار صحنه | |
رضا قوچی | دستیار صحنه | |
نظام الدین کیایی | صدابردار | |
اسحاق خانزادی | میکس | |
حسین شبستانی پور | گروه تدارکات | |
مجید وفایی | گروه تدارکات | |
علیرضا گودرزی | گروه تدارکات | |
احمد عسگری | گروه تدارکات | |
محسن امجدی | گروه تدارکات | |
ابراهیم رحمانی | گروه تدارکات | |
داوود فرنگی | گروه فنی | |
حسین فرنگی | گروه فنی |