کیهان: کارگردان فیلم"خانه دختر" برای رضایت مدیران سینما جور دیگری فیلم می سازد
نکته قابل تأمل این است که کارگردان این فیلم، یکی
از پر کارترین کارگردانهای تلویزیون در زمینه تولید سریالهای خانوادگی
است. اما این فیلمساز از خودش دو چهره متفاوت نشان داده است. در تلویزیون
برای جلب توجه مدیران صداوسیما و چنگ انداختن به بودجه، خود را دلسوز
خانواده و پیگیر آسیبهای خانوادگی نشان میدهد و در سینما برای فتح گیشه و
جذب مخاطب به هر ترفندی دست میزند و در فیلم آخرش به طور مستقیم، نهاد
خانواده را هدف گرفته است.
این کارگردان دو چهره در این فیلم که چند سالی
از اکران دور نگه داشته شده بود و به لطف سیاست نمایش فیلمهای مشکل دار در
سازمان سینمایی به پرده سینماها نزدیک شده، چهار سوژه ارزشی را هدف تخریب و
تخطئه قرار داده است. اول خانواده را محیطی ترسناک و مرکز آزار و اذیت
نمایش داده است. دوم، پدر را به عنوان ستون و سرپرست این نهاد مقدس، به
عنوان عامل سقوط و نابودی زندگی دختر خود معرفی میکند. ازدواج، دیگر محور
تخریبی این فیلم است. دختری که قبلا در خانواده و از سوی پدرش آزار دیده
بود، برای ازدواج و به خاطر سنتها و باورهایی که حول این مقوله وجود دارد،
به اوج بدبختی میرسد و راهی جز فرار و مرگ نمییابد. تکمیلکننده این
پازل، قشر متدین جامعه است که باز هم در این فیلم در قالب هیولاهایی منفور
به نمایش در آمده است!
نکته قابل تأمل این است که کارگردان این فیلم، یکی
از پر کارترین کارگردانهای تلویزیون در زمینه تولید سریالهای خانوادگی
است. اما این فیلمساز از خودش دو چهره متفاوت نشان داده است. در تلویزیون
برای جلب توجه مدیران صداوسیما و چنگ انداختن به بودجه، خود را دلسوز
خانواده و پیگیر آسیبهای خانوادگی نشان میدهد و در سینما برای فتح گیشه و
جذب مخاطب به هر ترفندی دست میزند و در فیلم آخرش به طور مستقیم، نهاد
خانواده را هدف گرفته است. این کارگردان دو چهره در این فیلم که چند سالی
از اکران دور نگه داشته شده بود و به لطف سیاست نمایش فیلمهای مشکل دار در
سازمان سینمایی به پرده سینماها نزدیک شده، چهار سوژه ارزشی را هدف تخریب و
تخطئه قرار داده است. اول خانواده را محیطی ترسناک و مرکز آزار و اذیت
نمایش داده است. دوم، پدر را به عنوان ستون و سرپرست این نهاد مقدس، به
عنوان عامل سقوط و نابودی زندگی دختر خود معرفی میکند. ازدواج، دیگر محور
تخریبی این فیلم است. دختری که قبلا در خانواده و از سوی پدرش آزار دیده
بود، برای ازدواج و به خاطر سنتها و باورهایی که حول این مقوله وجود دارد،
به اوج بدبختی میرسد و راهی جز فرار و مرگ نمییابد. تکمیلکننده این
پازل، قشر متدین جامعه است که باز هم در این فیلم در قالب هیولاهایی منفور
به نمایش در آمده است!
منبع:
خبر آنلاین