محمد زمانی (محمد زمانی)، به خلاف تذکر نگهبان خط آهن، با عبور از روی ریل به مدرسه می رود. او به درس و تذکرهای معلم توجهی ندارد، و به همین دلیل معلم او را جریمه می کند. مادر زمانی بیمار و بستری است، و پسر کارهای خانه را انجام می دهد. پدر او (آنه محمد تاریخی)، که صیاد است، اعتنایی به زن و فرزندش ندارد. مادر محمد می میرد و پدرش پس از به خاک سپردن همسر علاقه ی بیشتری به محمد نشان می دهد. پدر می کوشد کت نیم داری برای محمد خریداری کند و وقتی معامله سر نمی گیرد پدر از مغازه بیرون می زند، و محمد در طول خیابان به دنبال او به راه می افتد.
سهراب شهیدثالث | کارگردان | |
امید روحانی | دستیار کارگردان | |
امید روحانی | نویسنده | |
سهراب شهیدثالث | نویسنده | |
آزاده عباسی فر | طرح اولیه داستان از | |
محمد زمانی | بازیگر | |
آنه محمد تاریخی | بازیگر | |
حبیب الله سفریان | بازیگر | |
هدایت الله نوید | بازیگر | |
مجید بقایی | بازیگر | |
حسین قلی بیدگلی | بازیگر | |
نورمحمد گوگلانی | بازیگر | |
فریدون خوزینی | بازیگر | |
محمد خوزینی | بازیگر | |
صفر توماج | بازیگر | |
محمود ارسطو | بازیگر | |
ارازمحمد خواجه | بازیگر | |
عبدالحمید زیانی | بازیگر | |
بهرام عیسگلدی | بازیگر | |
محمد قربانی | بازیگر | |
پرویز سرداری | بازیگر | |
ایرج کرور | مدیر تهیه | |
نقی معصومی | فیلمبردار | |
کاظم آقابابایی | دستیار فیلمبردار | |
روح الله امامی | تدوین | |
اسحاق خانزادی | صدابردار | |
داوود باقری | صدابردار | |
کاظم راجی نیا | میکس | |
صادق عالمی | میکس |