اشرف (پوری بنائی) و پدر پیرش (محمدتقی کهنموئی) در محله ای قدیمی زندگی می کنند. ابرام آقا (غلامرضا سرکوب)، قصاب محل، با چرب زبانی اشرف را به خارج شهر می کشاند و او را اغفال می کند. اشرف از ابرام می خواهد که او را به عقد خود درآورد و ابرام از دوستش غلام (مرتضی احمدی)، قناد محل، می خواهد که به سراغ اشرف برود. اشرف ماجرا را به پدرش می گوید و پدر به او توصیه می کند که سراغ نصرالله (اکبر جنتی شیرازی)، معتمد محل، برود. اما او هم مانند ابرام و غلام از اشرف هتک حرمت می کند. هیچ یک از آنها حاضر نمی شود برای سقط جنین اشرف به او کمک کند. اشرف فرزندش را به دنیا می آورد و چندی بعد پدرش فوت می کند. احمد (منوچهر وثوق) از زندان مرخص می شود و به توصیه ی مادرش (ایران دفتری) اشرف و دخترش را به خانه می برد، و احمد پس از مرگ مادرش با اشرف ازدواج می کند. ابرام و غلام و نصرالله مزاحم اشرف می شوند و در غیبت احمد به اشرف حمله ور می شوند و اشرف خود را می سوزاند. اشرف، قبل از مرگ، آن چه را بر سرش آمده برای احمد نقل می کند. احمد، ابرام و غلام و نصرالله را یکی پس از دیگری از پای درمی آورد و خود را به پلیس معرفی می کند.
عباس کسایی | کارگردان | |
جمشید ورزنده | دستیار کارگردان | |
عباس کسایی | نویسنده | |
منوچهر وثوق | بازیگر | |
پوری بنایی | بازیگر | |
مرتضی حاج سید احمدی | بازیگر | |
محمدتقی کهنمویی | بازیگر | |
صمد صباحی | بازیگر | |
ایران دفتری | بازیگر | |
اکبر جنتی شیرازی | بازیگر | |
غلامرضا وفادار | بازیگر | |
ناصر روشن روان | بازیگر | |
حسین شهاب | بازیگر | |
رضا حاجیان | بازیگر | |
فریبا فروهر | بازیگر | |
یوسف اسدی | بازیگر | |
غلامرضا سرکوب | بازیگر | |
فرنگیس فروهر | بازیگر | |
مهدی مصیبی | تهیه کننده | |
علی صادقی | فیلمبردار | |
علی کنگرلو | نور | |
مرتضی حمزه | دستیار فیلمبردار | |
رضا بانکی | عکس | |
حسن مصیبی | تدوین | |
حسین واثقی | آهنگساز | |
حسین واثقی | نوازنده | |
عهدیه | خواننده | |
حسن مصیبی | میکس | |
چنگیز جلیلوند | سرپرست گویندگان | |
حمید افشار | مدیر تدارکات | |
علی بهرامی | لابراتوار | |
حسن امینی | لابراتوار | |
محمود مهدی زاده | برش نگاتیو | |
فتح الله کریمی | برش نگاتیو | |
فتح الله کریمی | چاپ | |
محمود مهدی زاده | چاپ |