«بهروز» جوان ثروتمندی است که در کافه های شهر به عیاشی و قمار می پردازد و اعتنایی به همسرش «پوری» و فرزندش «سعید» ندارد. قمارخانه داری به نام «جمشید» با تبانی «مینا» ثروت او را در قمار می برد. «بهروز»با پول های اندوخته ی پسرش و گردن بند همسرش در بازی قمار، پول های باخته اش را از «جمشید» می برد اما در موقع بازگشت به خانه پول ها را از او می ربایند. «بهروز» که از نظر سوء «جشمید» نسبت به همسرش باخبر شده با او درگیر می شود. «پوری» و فرزندش از شهر می گریزند. «بهروز» فرزندش را نزد یک قهوه چی می گذارد و خودش به عنوان کارگر بندر مشغول کار می شود. «سعید» بر اثر انفجار در معدن بینایی اش را از دست می دهد. او بر حسب تصادف دوستش «خلیل» را می بیند و باخبر می شود که «جمشید» به دست «مینا» کشته شده و همسرش «پوری» زنده است. «بهروز» و همسرش یکدیگر را باز می یابند و با فرزندشان زندگی جدیدی را آغاز می کنند.
مهدی رئیس فیروز | کارگردان | |
فیض صابری | دستیار کارگردان | |
مهدی رئیس فیروز | نویسنده | |
بهروز وثوقی | بازیگر | |
پوری بنایی | بازیگر | |
جمشید مهرداد | بازیگر | |
محمد عبدی | بازیگر | |
مینا | بازیگر | |
خلیل طلایی | بازیگر | |
حسین محسنی | بازیگر | |
میترا | بازیگر | |
ستاره | بازیگر | |
محمدرضا رفیعی | بازیگر | |
علی میری | بازیگر | |
اسماعیل کوشان | تهیه کننده | |
حسین محسنی | مدیر تهیه | |
محمود کوشان | مدیر فیلمبرداری | |
حسن مهدیادگار | دستیار فیلمبردار | |
بهروز طعامی | دستیار فیلمبردار | |
علی بانکی | عکس | |
ولی الله خاکدان | دکور | |
روبیک منصوری | آهنگساز | |
بابک | نوازنده | |
تورج نگهبان | شعر | |
عهدیه | خواننده | |
رامش | خواننده | |
ستار | خواننده | |
مجید مهرجو | صدابردار | |
روبیک منصوری | میکس | |
حسین محسنی | چهره پرداز | |
واهان بیجانیان | لابراتوار | |
واهان بیجانیان | چاپ |