موشو پسری ۱۰ ساله ریز نقش پدرش مرده و با مادرش زندگی می کند. مادر موشو در قبرستان کرمان، روی قبرها آب می ریزد و موشو نیز با تنبک پدرش که تنها ارث اوست در کوچه و خیابان تنبک زنی کرده ارتزاق می کند. روزی مأمورین شهرداری در حین جمع آوری بساط دست فروشها و دوره گردها موشو را نیز جلب کرده به کلانتری می برند. حسن پاسبان که پاسبان بازنشسته و همسایه ی موشو است ضمانت او را کرده، همراه خود می برد. برای موشو چند جا کار پیدا می کند، اما به خاطر مشکلاتی که موشو ایجاد می کند، اخراج می شود. مادر موشو او را به قبرستان می برد تا همراه خودش کار کند. اما در اولین روز با مردی درگیری پیدا می کند. مرد معتقد است چون موشو تنبک می زده است، جای آنکه روی قبر مرده آب بریزد، تن مرده می لرزد. حسن پاسبان موشو را به یک گروه مطرب معرفی می کند تا در عروسی ها او را همراه خود ببرند. در اولین عروسی، پدر عروس موشو را از مجلس اخراج می کند و می گوید: چون موشو در قبرستان کار می کرده، حضورش در عروسی شگون ندارد. حسن پاسبان موشو را به یک گروه موسیقی معرفی می کند تا در انجمن های ادبی اجرای برنامه کند. از آن جا نیز اخراج می شود، به این بهانه که او در عروسی ها مطربی می کرده و در شأن یک گروه آبرومند نیست. موشو در انتهای فیلم هنگام غروب به قبرستان رفته، تمام فانوس های روی قبرهای اطراف قبر پدر خود را جمع کرده روی قبر می نشیند و تا صبح برای پدرش می نوازد.
محسن محسنی نسب | کارگردان | |
سیدمحمدرضا عالی پیام | کارگردان | |
سیدمحمدرضا عالی پیام | نویسنده | |
محمد نواب زاده | بازیگر | |
فاطمه درویش نژاد | بازیگر | |
وقار لطفی | بازیگر | |
مهدی ارمز | بازیگر | |
حسین افشار | بازیگر | |
بهزاد مهرداداول | بازیگر | |
عطاءالله مشرف زاده | بازیگر | |
زهرا اسلامی | بازیگر | |
مهدی جعفری | بازیگر | |
محمد زندی | بازیگر | |
ضیاء سیستانی | بازیگر | |
رضا درویش | بازیگر | |
سیدمحمدرضا عالی پیام | تهیه کننده | |
حسین عاشوری | مدیر تولید | |
سیدمحمدرضا عالی پیام | سرمایه گذار | |
بهمن زنوزی | مدیر فیلمبرداری | |
علیرضا رنجبران | نورپرداز | |
رضا عطار | عکس | |
سهراب میرسپاسی | تدوین | |
علی مربی | طراح صحنه | |
علی مربی | طراح دکور | |
عماد توحیدی | آهنگساز | |
محمد شیوندی | صدابردار |