هوشنگ و کامران پس از سپری کردن تحصیلات خود در خارج به ایران باز می گردند. سیمین، خواهر هوشنگ، به پسرعمویش سعید علاقه مند است؛ اما هوشنگ که می خواهد خواهرش را به عقد کامران درآورد با ازدواج آن دو مخالفت می کند. یک شب کامران در غیبت هوشنگ و پدرش به سراغ سیمین می رود؛ اما همایون، پدر هوشنگ، سر می رسد و کامران او را به قتل می رساند و می گریزد. سعید به اتهام قتل دستگیر و زندانی می شود. کامران که نمی تواند نظر سیمین را جلب کند، او و هوشنگ را آزار می دهد، به طوری که هوشنگ تصمیم می گیرد خود و خواهر و خانه شان را طعمه ی حریق سازد. سیمین می گریزد و مأموران آتش نشانی هوشنگ را نجات می دهند. هوشنگ در یک بیمارستان و سیمین در روستایی به عنوان معلم استخدام می شوند، و کامران که قصد آزار سیمین را دارد توسط او مجروح می شود. سیمین در موقع فرار با گلوله ی پلیس زخمی می شود و در بیمارستانی که برادرش پزشک آن جا است بستری می شود. هوشنگ به شهر می رود تا سعید را که آزاد شده به بالین خواهرش بیاورد. کدخدا و دوستان کامران تصمیم دارند آن ها را با گلوله از پا دربیاورند، و در همان لحظه با سیمین مواجه می شوند. سعید و هوشنگ سر می رسند و سیمین را نجات می دهند.
سردار ساگر | کارگردان | |
رحیم روشنیان | نویسنده | |
ایرن | بازیگر | |
عبدالله بوتیمار | بازیگر | |
علی آزاد | بازیگر | |
نرگس | بازیگر | |
رقیه چهره آزاد | بازیگر | |
رحیم روشنیان | بازیگر | |
پرویز خوانساری | بازیگر | |
قربانی | بازیگر | |
سردار ساگر | تهیه کننده | |
قدرت الله احسانی | فیلمبردار | |
غلام رضا مجاوری | دستیار فیلمبردار | |
علی باقرزاده | عکس | |
سردار ساگر | تدوین | |
علی دلپذیر | دکور | |
روبیک منصوری | آهنگساز | |
مجید وفادار | نوازنده | |
عطاالله خرم | نوازنده | |
پرویز وکیلی | شعر | |
نظام فاطمی | شعر | |
بیژن ترقی | شعر | |
یاسمین | خواننده | |
کاظم راجی نیا | صدابردار | |
روبیک منصوری | میکس | |
رحیم روشنیان | ضبط دیالوگ | |
ناصر لاله زاری | چهره پرداز | |
واهان بیجانیان | لابراتوار | |
علی اصغری | لابراتوار | |
قدرت الله احسانی | لابراتوار | |
موسی افشار | لابراتوار | |
موسی افشار | چاپ | |
علی اصغری | چاپ | |
قدرت الله احسانی | چاپ | |
واهان بیجانیان | چاپ | |
ایرج محمودی | امور فنی | |
موسی افشار | امور فنی |