گلرخ کمالی پس از یک سال دوری به تهران برمی گردد تا نزد همسرش، ناصر معاصر باشد ولی متوجه می شود که شریک او جواد مقدم به ناصر کلک زده و با هفتصد میلیون تومان گریخته است و قرار است به خاطر چک ها، ناصر زندانی شود. گلرخ به جبران یک سال دوری از همسرش با طلبکاران تماس می گیرد و سعی در جلب رضایت آن ها دارد. در این مسیر پیشنهادات، تحقیرها، تهدیدها و فجیع ترین اتفاقات را تحمل می کند تا سرانجام موفق می شود اما در همین زمان که تصور می کند، همه چیز بر وفق مراد است، جواد مقدم به ملاقاتش می آید و ماجرایی را خلاف آنچه ناصر معاصر نقل کرده است، شرح می دهد. گلرخ در می یابد، ناصر همراه منشی اش، فرشته و همه پول های مفقود شده، قصد فرار دارد و در این مدت او و سایرین فقط یک بازیچه بوده اند. گلرخ، ناصر و فرشته را با جواد مقدم و دیگر طلبکاران تنها می گذارد.
۱۳۷۹ - نقش دوم مرد در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۹ - بهترین فیلمنامه در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۹ - فیلم برگزیده تماشاگران در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۹ - نقش دوم زن در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۹ - بهترین صحنه آرایی در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۹ - بهترین طراحی صحنه در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۷۹ - بهترین فیلمبرداری در بین المللی فیلم فجر،
۱۳۸۰ - بهترین فیلم در جشن سینمای ایران،
۱۳۸۰ - بهترین کارگردانی در جشن سینمای ایران،
۱۳۸۰ - بهترین طراحی صحنه در جشن سینمای ایران
بهرام بیضایی به تازگی تصویری از پشت صحنه فیلم سگکشی را منتشر کرده است.
۱۳۹۶/۰۱/۳۰