افراد خان به چادرنشین ها حمله می کنند و پس از قتل و غارت چادرها را به آتش می کشند. پسر خان، حبیب، به گلی علاقه دارد که با مادرش زندگی می کند. مدتی بعد منوچهر، پسر ارباب، به آنجا می رود و از کدخدا می خواهد مادر گلی را راضی کند که دخترش را با او به شهر بفرستد. منوچهر و مباشرش صفر گلی را به رغم میلش به شهر می برند. منوچهر که درصدد فریب دختر است هر بار با زیرکی صمد به مقصودش نمی رسد. تا این که حبیب برای دادخواهی نزد پدر منوچهر می رود. حبیب سراغ منوچهر می رود و با او گلاویز می شود. صفر مأموران پلیس را با خبر می کند، و پس از ختم دعوا حبیب و گلی به محل ایل بازمی گردند.
علی محزون | کارگردان | |
اکبر جنتی شیرازی | نویسنده | |
علی محزون | بازیگر | |
فرانک میرقهاری | بازیگر | |
حمیده خیرآبادی | بازیگر | |
جمشید مهرداد | بازیگر | |
اکبر جنتی شیرازی | بازیگر | |
حسین امیرفضلی | بازیگر | |
حسین محسنی | بازیگر | |
رشید | بازیگر | |
حسین افشار | بازیگر | |
اکبر جنتی شیرازی | تهیه کننده | |
حسین محسنی | مدیر تهیه | |
صابر رهبر | فیلمبردار | |
حسین محسنی | دکور | |
عباس منتجم شیرازی | خواننده | |
حسین محسنی | چهره پرداز | |
ذبیح الله غلامی | لابراتوار | |
میرزا گودرزی | لابراتوار | |
میرزا گودرزی | چاپ | |
ذبیح الله غلامی | چاپ |