ایرج برای گریز از دستگیر شدن به شوروی می گریزد. مأموران، در آن سوی مرز، او را دستگیر می کنند. پادرمیانی یکی از دوستان قدیمی ایرج به نام رضا، که در خدمت مأموران شوروی است، موجب آزادی ایرج می شود و پس از مدتی ایرج نزد رضا به جاسوسی برضد دولت شوروی اعتراف می کند. ایرج هنگام تبعید به سیبری به کمک یک نگهبان ارمنی و دوست او تیگران، که استاد موسیقی است، می گریزد. وقتی تیگران در تدارک فراری دادن ایرج و بازگشت او به ایران است رضا و مأموران امنیتی شوروی سرمی رسند و آن دو ناگزیر به خانه ی یکی از دوستان تیگران پناه می برند. یک مرد ارمنی و دو ترک مبارز نیز به آنها ملحق می شوند. ایرج و یارانش پس از جنگ و گریز با مأموران شوروی، رضا را وادار می کنند که تعدادی از مبارزان را به ایران بازگرداند. رضا در درگیری با ایرج و تیگران کشته می شود و آن دو که زخمی شده اند خود را به خط مرزی می رسانند.
۱۳۷۲ - نقش دوم مرد در بین المللی فیلم فجر