داوود سیاه و پسرخاله اش علی زندگی آرامی دارند. علی در تدارک برپاکردن مراسم عقدش با دختر خاله اش سلیمه است، تا این که اصغر شن کش و شاگردش رضا از دختر هتک حرمت می کنند و برای مدتی پنهان می شوند. داوود خانه ی اصغر را زیر نظر می گیرد و ماجرای خواهرش را با بهاره، دختر اصغر، در میان می گذارد. بهاره یادآور می شود که پدرش زیر شکنجه ی مأموران ساواک دچار اختلال حواس شده است. آن دو به تدریج به هم علاقه مند می شوند. علی به رفتار داوود اعتراض می کند و داوود برای فراهم کردن امکان پرورش صدای بهاره نزد آهنگساز جوانی به نام بهنام می رود. او ابتدا رضا را از پا درمی آورد و سپس از گاو صندوق شرکتی که در آن کار می کند مقداری پول برمی دارد. بهنام به بهاره علاقه مند می شود و می پذیرد که پول های داوود را باز پس بدهد. در یک مرافعه سلیمه اصغر را از پا در می آورد و بهاره به تصور این که داوود پدرش را به قتل رسانده برگه ی چکی را که از بهنام گرفته به داوود تحویل می دهد. سلیمه خود را به عنوان قاتل اصغر و رضا به پلیس معرفی می کند. علی ماجرا را با بهاره در میان می گذارد و روزی که داوود به تماشای برنامه ی بهاره رفته است تحت تعقیب قرار می گیرد و بر اثر تصادف با اتومبیل جان می دهد.
نادر قانع | کارگردان | |
مهدی معدنیان | دستیار کارگردان | |
نادر قانع | نویسنده | |
گرشا رئوفی | بازیگر | |
شهرزاد آرمانی | بازیگر | |
مهران صدری | بازیگر | |
هنگامه | بازیگر | |
خسرو جمالی | بازیگر | |
گیتی طباطبایی | بازیگر | |
دولت آبادی | بازیگر | |
درویش اقبالپور | بازیگر | |
فرهاد حمیدی | بازیگر | |
پریدخت اقبالپور | بازیگر | |
عربیان | بازیگر | |
علی شاکری | بازیگر | |
عباس تباری | بازیگر | |
عزیزالله میثاقی | تهیه کننده | |
نادر قانع | تهیه کننده | |
محمود اسکویی | فیلمبردار | |
کیومرث محمودی | دستیار فیلمبردار | |
کوپال مشکوت | عکس | |
موسی افشار | تدوین | |
مهدی رجاییان | آهنگساز | |
لیدوش | خواننده | |
فرامرز رسولی | صدابردار | |
مهدی رجاییان | میکس | |
محمود قنبری | سرپرست گویندگان | |
فرامرز رسولی | افکت | |
علی شاکری | تدارکات | |
حسین نوری | لابراتوار | |
حسین نوری | چاپ | |
مسعود اردوخانی | تیتراژ |