قلی و خواهرش بتول در روستا زندگی می کنند. بتول بهانه می آورد که به شهر بروند تا او به عقد یک مرد شهری دربیاید. قلی با خواستگار خواهرش مرافعه می کند و چند روزی در پاسگاه حبس می شود. بتول که از سوی نامزدش گرگ علی و بستگان او آزار می بیند به تهران می رود و آواره می شود. قلی پس از آزادی به دنبال او راهی شهر می شود و به کمک جوانی و دختری به نام زرینه درمی یابد که خواهرش به فردی به نام احمد فروخته شده است. پس از نجات دادن بتول قلی با زرینه و خواهرش با مرد جوان ازدواج می کنند.
امیر شروان | کارگردان | |
غلامرضا گمرکی | دستیار کارگردان | |
امیر شروان | نویسنده | |
سعید راد | بازیگر | |
گلی زنگنه | بازیگر | |
حسین ملاقاسمی | بازیگر | |
محمود لطفی | بازیگر | |
زرینه | بازیگر | |
کاظم روشن ضمیر | بازیگر | |
فرهاد خوشبخت | بازیگر | |
ساغر | بازیگر | |
افشین | بازیگر | |
خاطره | بازیگر | |
علی جمشیدی | بازیگر | |
احمد سالکی | بازیگر | |
رفیع مددکار | بازیگر | |
حسین شهاب | بازیگر | |
نجم آبادی | بازیگر | |
ناصر سلطانی | بازیگر | |
اسماعیل | بازیگر | |
محمود | بازیگر | |
قدرت | بازیگر | |
غفار احمدی | بازیگر | |
امیر شروان | تهیه کننده | |
شکرالله رفیعی | مدیر فیلمبرداری | |
یعقوب راهواره | دستیار فیلمبردار | |
علی بانکی | عکس | |
شکرالله رفیعی | تدوین | |
یورا یوسفی | آهنگساز | |
حسین واثقی | نوازنده | |
رضا شمسا | شعر | |
مجید پیوند | صدابردار | |
یورا یوسفی | میکس | |
حسین لنگرودی | افکت | |
محمد محمدی | افکت |