امیر دبیرزاده برای ازدواج با دخترخاله اش، محبوبه به رامسر می رود. خاله و دخترش برای چند روزی به سفر رفته اند. دبیرزاده منظر آنها می ماند. شهرزاد خواننده کازینو رامسر دنبال هم صحبتی نجیب می گردد و دبیرزاده را که دائم سرش به کتاب است برای این منظور انتخاب می کند نادر ذرین که جوانی عیاش است به رامسر می آید و چشمش شهرزاده را می گیرد اما شهرزاد به او می گوید که فقط با ازدواج می تواند با او ارتباط داشته باشد و بس. نادر تصمیم می گیرد با شهرزاد ازدواج کرده و پس از اینکه کام دل گرفت او را طلاق دهد. این موضوع را شهرزاد در شب عروسی می فهمد و در نتیجه نمی گذارد نادر به مقصودش برسد و جدال بین آن دو شدت می گیرد. منصور که نجات غریق است و از این و آن پول جمع می کند تا زنش را طلاق دهد در این میان از دو طرف پول می گیرد و خبرچینی می کند. پای دبیرزاده هم در این جدال به میان کشیده می شود و به دنبال آن پای محبوبه و پدرش و خاله و دیگران.
محمد متوسلانی | کارگردان | |
یونس صباحی | دستیار کارگردان | |
احمد نجیب زاده | نویسنده | |
سپهرنیا | بازیگر | |
محمد متوسلانی | بازیگر | |
گرشا | بازیگر | |
ژاله سام | بازیگر | |
رضیانی | بازیگر | |
ملیحه نصیری | بازیگر | |
اسدالله یکتا | بازیگر | |
صمد صباحی | بازیگر | |
صباحی | تهیه کننده | |
کاظمی | تهیه کننده | |
امیر جبلی | مدیر تهیه | |
غلام رضا مجاوری | فیلمبردار | |
سیدمحمد قاضی | دستیار فیلمبردار | |
عبدالله علیپور | عکس | |
محمد متوسلانی | تدوین | |
حسین واثقی | آهنگساز | |
فرامرز رسولی | صدابردار | |
اگوست گورگیان | میکس | |
فرامرز رسولی | سینکرون |