فیلم تارا و تب توت فرنگی | نیمرخ

تارا و تب توت فرنگی

تارا به اصرار همسر رزمنده اش فرهاد، به مناسبت انتشار اولین کتابش «تب توت فرنگی» از همه کسانی که نامشان در این کتاب برگرفته از خاطرات واقعی تارا آمده، دعوت می کند تا با هم جشن بگیرند. همان شب در جریان جشن، پس از ورود ناشناسی به خانه آنها صدای شلیک می آید، فرهاد کشته و تارا نیز به شدت زخمی می شود. پلیس بهترین سرنخ را همان کتاب تارا می داند و از همه کسانی که نامشان در کتاب آمده تحقیق می کند. سیمین، ترانه دوست صمیمی تارا را پیدا می کند و پیشنهاد می کند تا کتاب را بخواند. تارا کتاب را تقدیم به دوستش روژین کرده است. ترانه با خواندن کتاب گذشته را به خاطر می آورد. این که آنها ـ تارا و روژین و او ـ دوستان صمیمی همدیگرند، اما روژین که مجبور است تن به ازدواجی ناخواسته بدهد درست در روز ازدواجش توسط عوامل پسرخاله اش جلال دزدیده می شود. از آن سو ترانه، تورج برادرش را به یاد می آورد که خواستگار سمج تارا است، اما تارا به فرهاد، رزمنده ای که دوست برادر شهیدش محمود است، علاقه دارد. در زمان حال و در مراسم تدفین فرهاد، امیر شوهر ترانه به دیدن او می آید و معلوم می شود آنها با داشتن یک دختر پنج ساله به نام غزاله، متارکه کرده اند و امیر اصرار دارد که آنها دوباره با هم زندگی کنند. از سوی دیگر پلیس به تورج مشکوک است، زیرا سال ها قبل تارا به خواستگاری تورج جواب منفی داده، اما خودش به خواستگاری فرهاد رفته و نهایتاً با او ازدواج کرده است. نسرین گذشته را به خاطر می آورد که تورج چگونه در یکی از روزها به مقر زنان رزمنده آمده تا از تارا انتقام بگیرد، اما نهایتاً دست به خودزنی می زند و باز در زمان حال وقتی ترانه و سیمین به محل کار تورج می روند متوجه می شوند که او توسط پلیس دستگیر شده است. همکارش می گوید حیف که تورج در زمان جنگ و در اسارت توانایی حرف زدنش را از دست داده و گرنه تعریف می کرد که او سردار را نکشته است. چند شب بعد غزاله توسط شخصی از ماشین پدرش امیر دزدیده می شود و رباینده، امیر را تهدید می کند که می تواند انتخاب کند که یا چشم های او کور شود یا چشم های دخترش غزاله. از طرفی رباینده به ترانه زنگ می زند و به او می گوید حالا زمانی است که او باید به ماهیت واقعی امیر که نام مستعار شهاب را دارد پی ببرد. ترانه که به امیر معترض است و به ترانه می گوید که شوهر روژان کسی است که چشمان فرهاد را کور کرده و حالا هم قصد کشتن او را دارد. نسرین که از زبان ترانه نام روژان را می شنود، باز گذشته و روز دستگیری روژان به جرم جاسوسی برای عراقی ها را به یاد می آورد و این که چگونه چند روز بعد عوامل جلال به قرارگاه حمله می کنند تا روژان را نجات دهند، اما او که در مواجهه با تارا معنای زندگی را فهمیده از رفتن امتناع می کند و نهایتاً کشته می شود. جلال با این تصور که زنش در قرارگاه و توسط فرهاد کشته شده چشمان او را کور می کند ولی بعد براساس کتاب تارا پی می برد که قاتل روژان شهاب بوده است. در زمانی که قرار می گذارد غزاله را به او تحویل دهد و چشمانش را کور کند، امیر باز او را گول می زند و تأکید می کند روژان زنده است و جلال می تواند با موبایل با او صحبت کند. اما موبایل در دست جلال منفجر و او کشته می شود. ترانه که در جریان همه وقایع قرار گرفته، با نفرت می گوید که دیگر نمی تواند امیر را تحمل کند. امیر هم که نمی تواند او را بکشد نهایتاً خودش را از بالای برج پرتاب می کند. از طرفی دیگر تارا با به یاد آوردن فرهاد در بیمارستان می میرد.

بازیگران و عوامل تارا و تب توت فرنگی :

سعید سهیلی کارگردان
حسن لفافیان برنامه ریز
حسن لفافیان دستیار کارگردان
امیر توده روستا دستیار کارگردان
ندا آصف منشی صحنه
سعید سهیلی نویسنده
مجید مولایی نویسنده
کتایون ریاحی بازیگر
لادن مستوفی بازیگر
لادن طباطبایی بازیگر
رامبد شکرآبی بازیگر
پژمان بازغی بازیگر
فرهاد قائمیان بازیگر
شهره سلطانی بازیگر
بابک پناهی بازیگر
بابک حبیبی فر بازیگر
آمنه کیوانی بازیگر
الهه منجزی بازیگر
پریسا فرخ پور بازیگر
فاطمه امیریان بازیگر
فخری خوروش بازیگر
با حضور افتخاری بازیگر
مجید مولایی مجری طرح
ابراهیم اصغری مدیر تولید
حسین شمسی هماهنگی
حسین ناجی دستیار تولید
حسین ملکی مدیر فیلمبرداری
پیمان شادمان فر گروه فیلمبرداری
رستم حمیدی گروه فیلمبرداری
رضا نوروزی گروه فیلمبرداری
علیرضا افشاری گروه فیلمبرداری
علی نعمتی گروه فیلمبرداری
بهمن نادیاب گروه فیلمبرداری
صمد حسین زاده گروه فیلمبرداری
بهروز فرخی گروه فیلمبرداری
یزدان کاویان نژاد گروه فیلمبرداری
مهرداد شکری دستیار فیلمبردار
رضا نوروزی بختیاری دستیار فیلمبردار
کریم نصرآزادانی دستیار فیلمبردار
ابراهیم عرب سینه موبیل
محمد فوقانی عکس
کاوه ایمانی تدوین
مژده قاجاریه دستیار تدوین
ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس
بابک پناهی گروه صحنه
محمدرضا جان نثار گروه صحنه
غزل خسروشاهی گروه صحنه
مهدی پورمرئی گروه صحنه
مهدی اوین گروه صحنه
غزل خسروشاهی دستیار لباس
بابک پناهی دستیار صحنه
ستار اورکی آهنگساز
علی جعفری نوازنده
بابک ریاحی پور نوازنده
نیما زاهدی نوازنده
آیدین احمدی نژاد نوازنده
آریو زنگنه نوازنده
مجید اخشابی نوازنده
فیروز ویسانلو نوازنده
همایون نصیری نوازنده
امیر پورخلجی نوازنده
ناصر رحیمی نوازنده
علیرضا خورشیدفر نوازنده
فرشید حفظی فر نوازنده
بهرام دهقانیار نوازنده
سودابه شمس خواننده
بهمن حیدری صدابردار
ناصر فرهودی صدابردار
مهدی سوهانی صدابردار
رحیم نامی صدابردار
سیدمحمود موسوی نژاد صداگذار
فرهاد ارجمندی صداگذاری و میکس
امیر پورخلجی ناظر ضبط
علیرضا غفاری نژاد دستیار صدابردار
عبدالله اسکندری طراح چهره پردازی
ایمان امیدواری چهره پرداز
سالومه بهاری جوان چهره پرداز
مژگان صیادی چهره پرداز
داوود رسولیان جلوه های ویژه
حمید رسولیان دستیار جلوه های ویژه
حسین ناجی مدیر تدارکات
محمود بهشتی گروه تدارکات
امیرهوشنگ حسینی گروه تدارکات
حجت نوروزی گروه تدارکات
حمید اخلاقی گروه تدارکات
مصیب امیریان گروه تدارکات
حمیدرضا عامری گروه تدارکات
علیرضا بوربور حمل و نقل
حمید زحمتکش حمل و نقل
حمید عسگری حمل و نقل
محمد زارع حمل و نقل
هاشم محققی فرد لابراتوار
حسین شمسی لابراتوار
داوود برجعلی برش نگاتیو
دیگران تومانیان برش نگاتیو
جهانبخش بخشی چاپ
عبدالله فتاحی مقدم چاپ
علی بایرامی چاپ
طاهریان ظهور
محسنی ظهور
محسن قشقایی ظهور
راسخ ظهور
اسکندر حسن پور ظهور
شیرمحمدزاده ظهور
محمدعلی صادقی کنترل
هادی جمشیدی کنترل
فریدون اسکندری کنترل
حسین شمسی تیتراژ
هاشم محققی فرد تیتراژ
مهرداد عزیزی تصحیح رنگ (اتالوناژ)
وحید تبریزی تصحیح رنگ (اتالوناژ)
حسن حاجیون تصحیح رنگ (اتالوناژ)
احسان جعفری تصحیح رنگ (اتالوناژ)
حسین بنی اسد ناظر نظامی
علی اکبر علیرضایی ناظر نظامی
کیوان سرلک فر خوشنویسی
خبرهای پربازدید