امیر پسر نوجوان شهرستانی است که به قصد دیدار مادربزرگش برای اولین بار با قطار راهی تهران می شود، اما در داخل کوپه ی قطار مردی از خواب آلوده بودن امیر استفاده می کند و پول های او را به سرقت می برد. امیر تا متوجه می شود به دنبال مرد می رود و با اینکه شوهر خاله ی خود را می بیند، اما ترجیح می دهد که دزد پول ها را تعقیب کند، او در راه یافتن دزد با پسر بچه ای به نام نادر آشنا می شود که با فهمیدن موضوع به امیر قول می دهد که با کمک دوستانش، طی نقشه ای حساب شده، دزد را به دام بیاندازند. بچه ها به همراه امیر بعد از تعقیب و گریزی مفصل و طولانی بالاخره دزد را تحویل پلیس می دهند و امیر و پول هایش را به مادر بزرگ می رسانند.
۱۳۷۴ - بهترین کارگردانی در جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوان،
۱۳۷۵ - بهترین کارگردانی در جشنواره بین المللی فیلم رشد