مرد نقاشی به نام ناصر که برای تفریح و کشیدن چند تابلوی نقاشی راهی سواحل دریای خزر است پس از حادثه ی رانندگی و کشته شدن مسافران به سبزدشت مازندران پناه می برد و در کلبه ی اوس محمدحسن که با دخترش گلی زندگی می کند، اقامت می کند. گلی مورد توجه نظام الدین، مالک روستا و ماهی گیر شروری به نام اکبر است. نظام الدین برای دور کردن ناصر از گلی ناصر را به ویلایش دعوت و رابطه گرم و صمیمی با او برقرار می کند. اما به تدریج، با برملاء شدن علاقه ی ناصر و گلی با او بدرفتاری می کند. پدر گلی در دریا غرق می شود و ناصر گلی را ترغیب می کند که همراه او به شهر برود. در این اثنا اکبر به مریم، دختر لال آبادی، تجاوز می کند و جسد او را به رودخانه می اندازد. ناصر جسد را می یابد و اکبر با مطلع کردن مأموران ژاندارمری ناصر را به عنوان قاتل معرفی می کند. با پیدا شدن گردن بند اکبر در مشت مریم اکبر به عنوان قاتل گرفتار و ناصر تبرئه می شود. روزی که ناصر و گلی قرار گذاشته اند به شهر بروند نظام الدین رو در روی آن ها قرار می گیرد و دو دلداده موفق می شوند پس از کش مکش از چنگ نظام الدین بگریزند و به شهر بروند.
خسرو پرویزی | کارگردان | |
خسرو پرویزی | نویسنده | |
ناصر ملک مطیعی | بازیگر | |
فرانک میرقهاری | بازیگر | |
گریگوری مارک | بازیگر | |
اکبر هاشمی | بازیگر | |
سهیلا | بازیگر | |
غلامعلی نبی پور | بازیگر | |
عزیزه | بازیگر | |
غلام | بازیگر | |
ناصر | بازیگر | |
ویگن | بازیگر | |
بابکن آودیسیان | تهیه کننده | |
صابر رهبر | فیلمبردار | |
قدرت الله احسانی | فیلمبردار | |
علی علایی | دستیار فیلمبردار | |
حسین افشار | عکس | |
خسرو پرویزی | تدوین | |
سورن | نوازنده | |
خسرو پرویزی | انتخاب موزیک | |
پرویز وکیلی | شعر | |
اندیشه | شعر | |
ویگن | خواننده | |
مظفر میزانی | صدابردار | |
وانیک | امور فنی صدا | |
غلامعلی نبی پور | چهره پرداز |