قادر و عماد و غضنفر به کار قاچاق مشغولند. قاسم، که با آنها رقابت دارد، فعالیت آنها را به مأموران ژاندارمری گزارش می کند. موقع حمل محموله ی قاچاق عماد زخمی می شود و به چادر کولی ها پناه می برد و قادر و غضنفر دستگیر می شوند. یک دختر کولی به نام خورشید از عماد پرستاری می کند، و قادر و غضنفر به دلیل نداشتن مدرک کافی آزاد می شوند . آن دو نیز به چادرکولی ها می روند، و قادر به خورشید دل می بندد. خورشید به عماد علاقمند است، و قاسم، با استفاده از موقعیت، عماد و قادر را رو در روی هم قرار می دهد، و خورشید را اغفال می کند. قادر در دفاع از عماد و خورشید با قاسم و افرادش در گیر می شود و پس از مداخله ی ژاندارم ها هر دو به عنوان قاچاقچی دستگیر می شوند. سرانجام قادر، قبل از رفتن به حبس، برای عماد و خورشید آرزوی خوشبختی می کند.
رضا صفایی | کارگردان | |
اکبر صادقی | دستیار کارگردان | |
حبیب الله کسمایی | نویسنده | |
رضا بیک ایمانوردی | بازیگر | |
علی میری | بازیگر | |
روشنک صدر | بازیگر | |
کامی کسروی | بازیگر | |
حسن رضیانی | بازیگر | |
زهره | بازیگر | |
علی اکبر طوفان پناه | بازیگر | |
عباس مختاری | بازیگر | |
یدی | بازیگر | |
مشکوه | بازیگر | |
رضا غیاثی | بازیگر | |
شفیانی | بازیگر | |
علی آزاد | بازیگر | |
نعمت الله رفیعی | تهیه کننده | |
حسن شباهنگ | مدیر تهیه | |
حسن شباهنگ | مدیر تولید | |
شکرالله رفیعی | مدیر فیلمبرداری | |
اصغر رفیعی جم | دستیار فیلمبردار | |
رضا صفایی | تدوین | |
حسین واثقی | آهنگساز | |
منوچهر گودرزی | نوازنده | |
رضا شمسا | شعر | |
عهدیه | خواننده | |
پروا | خواننده | |
حسین بدیهی | صدابردار | |
ایرج ناظریان | سرپرست گویندگان | |
میرزا گودرزی | افکت | |
رضا غیاثی | چهره پرداز | |
ذبیح الله غلامی | لابراتوار | |
ذبیح الله غلامی | چاپ | |
عباسعلی حسینی | دستیار چاپ | |
عباسعلی حسینی | دستیار لابراتوار |
برای گفت و گو درباره شرایط تاریخی و اندیشه ای و وضعیت فعلی سینمای ایران زمانی به دفتر علی
۱۳۹۵/۰۵/۳۱